این سیاستگذاری نیست؛کلاهبرداری است
«سیاستگذاری خطی» از بالا و مبتنی بر ذهن مدیران است و پدیدهها را بسیار ساده و خطی میبیند و اولین چیزی که به ذهن ناقص مدیر میآید آن را سیاستگذاری میکند.
نگاه سادهانگارانه و خطی در مواجهه با اینترنت و شبکههای اجتماعی، حجاب، اشتغالزایی، مسمومیتهای مدارس دخترانه و... مصداق این روزهاست. ویژگی مهم این نگاه تمرکز امور در مدیریت رسمی و به کارگیری ابزار قدرت و رسانه یکسویه است. تصور میکنند که میتوانند همه چیز را کنترل کنند و همه چیز را به دست آورند و هیچ هزینهای ندهند، ولی در نهایت همه آنها از کنترل خارج میشوند و هیچ به دست نمیآورند و کلی هزینه میدهند.
مرحله اول سیاستگذاری توصیف دقیق مساله است،اما این ویژگی در سیاستگذاری خطی دیده نمیشود.
برای نمونه:
مساله؟ وضع حجاب خوب نیست.
راهحل؟ گشت ارشاد راه میاندازیم، دوربینها را بیشتر میکنیم، ماموران تذکردهنده را افزایش میدهیم...
هزینههای بیحجابی را افزایش میدهیم، پلمب میکنیم و... مسئله حل می شود!
نمونه دیگر:
فرزندآوری کم شده؟ وام میدهیم، خودرو رانتی میدهیم، تبلیغ میکنیم، تشویق به ازدواج میکنیم و وام ازدواج میدهیم... مساله حل است!
نمونه بعدی:
چگونه شغل ایجاد کنیم؟ وام خوداشتغالی میدهیم. پول نداریم؟ بانکها را موظف به پرداخت میکنیم. برای جذب افراد بیکار به بنگاهها امتیاز میدهیم، آمار درست میکنیم و برای نظارت پول میگیریم، ...مساله حل است!
نمونه دیگز:
یک میلیون مسکن میسازیم؟ بله اراده میکنیم کافیه با قیمت دو سال پیش ضرب و تقسیم کنیم . بودجه و زمین و امکانات هم که داریم، زیاد هم داریم، مردم هم کمک میکنند، مساله حل شد!
اگر نشد تقصیر بانکهاست که همکاری نمیکنند. بانکها هم اگر ندارند وام بدهند، از بانک مرکزی قرض کنند، تورم هم ربطی به این قرضها و افزایش نقدینگی ندارد.
نمونه بعد:
شبکههای اجتماعی ما را اذیت میکنند؟ فیلتر میکنیم. مردم از فیلترشکن استفاده میکنند؟ اینترنت را محدود میکنیم. به همین راحتی حل می شود!
.چگونه به این تصمیمات میرسیم؟ در یک جمع مینشینیم و پشت درهای بسته کار را تمام میکنیم،
چگونه اجرا میکنیم؟ هر نهادی مشغول میشود و بودجه و امکانات میگیرد. ابتدا گزارشهای مثبت میدهیم که کارها خوب پیش میرود، ولی کمکم تق ماجرا در میآید، معلوم میشود بیحجابها بیشتر شدهاند که کمتر نشدهاند. اشتغال زیر ۳۰ درصد وعدهها رخ داده که همین هم به علت بهبود وضع کروناست. مسکن در پایان ۴ سال هم بعید است به یک میلیون برسد.
فرزندآوری نهتنها زیاد نشده که کمتر هم شده است!! تازه آمار سقط جنین هم وحشتآور شده است. تورم چطور؟ آن هم کم که نشده، حتی رکورد هم زده است. نتیجه؟ پس معلوم میشود که دست بیگانگان در کار است.
سیاستگذاری امر پیچیدهای است. در مرحله اول باید معلوم شود که مساله کدام است؟ همین طوری نمیشود هر موضوعی را تبدیل به مساله آن هم با اولویت اول کرد. دوم اینکه باید گزارشهای دقیق از توصیف مساله و راهحلهای مواجهه با آن، سناریوهای پیشرو و هزینه و فایدههای هر سناریو، اثرات و هزینههای مستقیم و غیرمستقیم هر سیاست احتمالی تهیه و به عرصه عمومی آورده تا نقد شود. در مرحله بعد، امکان و ظرفیت اجرایی آن سیاست کاملا روشن شود. منابع کشورها بینهایت نیست، هر پولی و امکانی که برای یک جا صرف میکنید، از جاهای دیگر حذف میشوند. این کار کلاهبرداران است که مدعی سیاستهای بیهزینه و مجانی هستند.
متن کامل اینجا
ارسال نظر