|
| کد مطلب: ۹۶۳۸۵
لینک کوتاه کپی شد

3 اثر عجیب که خالق آنها پس از تکمیل آن خودکشی کردند!

هنرمندان بسیاری وجود دارند که با مرگ خود شاهکاری فرجامین را در حسرت اتمام باقی گذاشتند. ولی حتی جالب‌تر از آن، آخرین آثار هنرمندانی‌اند که به زندگی خویش پایان دادند.

3 اثر عجیب که خالق آنها پس از تکمیل آن خودکشی کردند!

بنظر می رسد برخی از این دست آثار معرفِ آن افکار تاریکی‌اند که خالقان خود را تحلیل برده‌اند، در حالی‌که برخی دیگر به شکل طعنه آمیزی، در تضادِ با رنج و محنتِ درونیِ هنرمند پدید آورندۀ آن، بنظر می‌رسند که در صلح و آرامش‌اند.

1

زِبرا و چترباز – کریستوفر وود

«زبرا و چترباز» یکی از دو نقاشی‌ای است که کریستوفر وود در تابستان ۱۹۳۰ در پاریس کشید، نقاشی دیگر «ببر و طاق نصرت» است. در هر دو نقاشی تصویر سورئال حیوانی متعلق به مناطق حاره ای در برابرِ پس زمینۀ سازه‌ای ساختۀ دستِ انسان، تصویر شده است، گرچه «زبرا و چترباز» از این حیث که چتربازی در آسمانِ آن نیز وجود دارد، منحصر بفرد است. نقاشی به شکل مبهمی می‌تواند بر بی‌جان بودن چتر باز دلالت داشته باشد، که بنظر می‌رسد مرده یا بشدت آسیب دیده‌است.

وود به شدت از تأثیراتِ ترک افیون رنج می‌برد، تأثیراتی که مسبب پارانویا و این باور در او شده‌بود که موجودی اسرار آمیز در تعقیب اوست. وود در تلاشی ناامیدانه برای گریختن از دستِ تعقیب کنندۀ خیالی‌اش درست در همان روز [ملاقات با مادرش] جلوی قطاری پرید. برای اجتناب از رنجیده خاطر کردنِ مادر وود، جراید آن زمان اغلب به مرگ او به‌عنوان حادثه‌ای تصادفی اشاره کردند.

برهنه در ساحل – جان ویلیام گادوارد

2

جان گادوارد در طول دوران حرفه ایِ ۴۰ سالۀ خود، بِندرت چیزی جزء تصویر زنان زیبا در رُب دوشامبر کشید. این سبک او را مشهور ساخت. با این حال نقاشی هایِ گادوارد در سطح جهانی مورد استقبال منتقدان نبود، و بسیاری از آنان توجهی به پرتره‌هایِ «وکتوریایی‌ها در توگا» یِ او نداشتند که تصاویری ایده آل و به لحاظ تاریخی نه‌چندان دقیق از آن دوران بدست می‌دهند. خانوادۀ گادوارد از انتخابِ او مبنی بر نقاش شدن بیزار بودند و متعاقب نقل مکان گادوارد به ایتالیا در ۱۹۱۲ تمام ارتباطات خود با او را قطع کردند و تمامی عکس‌هایی که آن‌ها را به‌یاد گادوارد می‌انداخت از بین بردند.  

گادوارد در دوران پیری و با وخیم شدن وضع سلامتش رفته‌رفته نقاشی‌های کمتر و کمتری کشید. آخرین نقاشی‌های مشهور او «تأمل» و «برهنه در ساحل» است که کار کشیدنِ هر دو در فاصلۀ چند ماه پیش از مرگ او به اتمام رسید. تابلوی «برهنه در ساحل» او بویژه مهم است، زیرا که از سبکِ مرسومِ ترسیم صحنه های کلاسیک فاصله می گیرد که لباس های فاخر و سطوح مرمری در آن نقش اصلی را بازی می کرد. در آن زمان، سبک کلاسیک گادوارد را به‌کل منسوخ شده به‌حساب می آوردند، با این حال گادوراد آشکارا ناتوان از تغییر سبک خود بود. گادوارد در دسامبر ۱۹۲۲ به زندگی خویش پایان داد، و در یادداشتِ خودکشی‌اش نوشت: «جهان برای او و پیکاسو به قدر کافی بزرگ نیست.»  

کنسرت – نیکلاس دی اِستائل

3

نیکلاس دوستال هنرمند پرکار فرانسوی در سبکِ آبستره بود که در طول حیات حرفه‌ایِ نسبتا کوتاه خود هزاران نقاشی و طراحی خلق کرد. دوستال تنها در پنج ماه آخر حیات خود ۱۴۷ نقاشی کشید که آخرین آن‌ها به‌احتمال فراوان «پیکر آبی برهنه» است که در ۱۹۵۵ تکمیل شد. در ماه مارس همان سال دوستال با پریدن از ساختمان بلندی در آنتیب [شهری ساحلی در فرانسه میان نیس و کن] خودکشی کرد و آخرین اثر خود بنام «کنسرت» را نیمه‌کاره رها کرد. او در آن هنگام ۴۱ سال داشت.

«کنسرت» بزرگترین و بلند پروازانه ترین نقاشی دوستال بود که ابعاد آن ۶ متر در ۵/۳ متر بود.  نقاشی شامل تصویر پیانویی بزرگ و کنترباسی بر روی زمین است که ورق‌های موسیقی روی آن پراکنده‌اند، که به‌این حقیقت اشاره دارد که این دو ساز بطور معمول پس از اتمام کنسرت از سالن خارج نمی‌شوند. دوستال این نقاشی را از کنسرتی الهام گرفته بود که شبِ پیش از خودکشی‌اش به آن رفته بود، با سرعت بسوی خانه بازگشته و تمام فردای آن روز را روی آن کار کرده بود، تا زمانی که نور کم مانع از ادامۀ کارش شده‌بود. سپس تمام اِتـدهای خود را سوزانده و خود را از ساختمان به پایین پرتاب کرده بود. اندکی پیش از مرگش، دوستال نوشته بود: «توانایی به پایان بردن نقاشی‌هایم را ندارم.»

ارسال نظر

پربازدیدترین