رئیسی با کلاف پیچیده بنزین چه میکند؟
دولت در موضوع بنزین با معضل غامض و کلاف پیچیدهای مواجه است. از یک سو توان پرداخت چنین یارانه هولناکی با روند شدید افزایشی و به طور طبیعی قاچاق به خارج را ندارد و از دیگر سو از عوارض جانبی افزایش بهای سوخت هراسان است.
به نظر نمیرسد معضل بنزین به آسانی قابل حل باشد. کافیست بدانیم میزان مصرف روزانه بنزین از ۹ر۵۹ میلیون لیتر در سال۱۳۹۰ به ۱۲۰ میلیون لیتر در سال جاری رسیده و این اتفاق یعنی ۲ برابر شدن مصرف بنزین طی ۱۲ سال در هیچ نقطه دیگری از دنیا قابل رخ دادن نیست.
رشد ۱۳ درصدی مصرف بنزین در سال جاری حاصل روند ارزانشدن مستمر بهای آن نسبت به بیارزش شدن پیاپی پول تورم ۵۰ درصدی سایر کالاهاست. اینک بنزین در ایران ارزانترین نرخ را در سیاره زمین دارد. قیمت هر لیتر آب آشامیدنی بطری در کشور حدود ۶ هزار تومان است و این یعنی قیمت هر لیتر بنزین آزاد نصف یک لیتر آب و هر لیتر بنزین سهمیهای یک چهارم یک لیتر آب است.
اما سوی دوم، افزایش سرانه مصرف بنزین است به طوری که سرانه مصرف بنزین در ایران اکنون بیش از ۵ر۳ برابر متوسط جهانی است.
دولت هماکنون روی هر لیتر بنزین حدود۲۸ هزار تومان یارانه میدهد تا قیمت آن را به هر نحو ممکن ثابت نگه دارد. این یعنی دولت مجبور است روزانه ۲۷۰۰ میلیارد تومان فقط یارانه بنزین بپردازد. زمان سهمیهبندی بنزین و دادن یارانه ۴۵ هزار تومانی، قرار بود قیمت بنزین در داخل به ۹۰ درصد فوب خلیجفارس برسد، اما اینک به کمتر از ۵ درصد فوب خلیجفارس رسیده است.
دولت در موضوع بنزین با معضل غامض و کلاف پیچیدهای مواجه است. از یک سو توان پرداخت چنین یارانه هولناکی با روند شدید افزایشی و به طور طبیعی قاچاق به خارج را ندارد و از دیگر سو از عوارض جانبی افزایش بهای سوخت هراسان است. عوارض جانبی ممکن است به صورت اعتراضات نمایان شود همانگونه در سال ۹۸ با افزایش بهای بنزین اتفاق افتاد و چنین تجربهای دولت را سخت نگران کرده است.
اما سوی دیگر نگرانی دولت، بالارفتن مجدد نرخ تورم و افت بیشتر ارزش پول ملی همزمان با افزایش بهای سوخت است.
تورم ۵۰ درصدی نقطه ضعف دولت فعلی است و دولت هرگز نمیخواهد به آن شدت ببخشد.
در این میان چاره چیست؟ از یک سو نه اقتصاد ایران که حتی اقتصادهای بزرگتر نیز یارای این را ندارند که یارانه سالانه ۸۰ میلیارد دلاری به انرژی بپردازند و از دیگر سو، هرگونه دستزدن بدون احتیاط به بنزین، ممکن است باعث ایجاد حریق شود!
تقریباً همه فرصتها برای تغییر پایه مصرف خودروها از بنزین به برق نیز طی سالیان گذشته میان شعارهای بیعمل، از دست رفته است.
در شرایط کنونی، به طور مطلق تداوم روند فعلی در طول سالها و حتی ماههای آینده امکانپذیر نیست. دولت چارهای ندارد که با احتیاط و حتی پذیرفتن میزانی از ریسک، روند به شدت نامتوازن و غیرقابل دوام کنونی را بر هم بزند.
چنانچه همه یارانههایی که در قالب طرحهای مبهمی چون فرزندآوری و … و نیز یارانههای حاصل از طرح هدفمندی یارانهها را به صورت کامل و مساوی به دهکهای آسیبپذیر (در شرایط کنونی ۷دهک جامعه) پرداخت میشد و با توضیح دقیق و صادقانه بخش کارشناسی دولت، مردم قانع میشدند آنگاه میشد سهمیهها و بهای سوخت را تا حد زیادی منطقی و عادلانه کرد و از رشد مصرف سرسامآور و هولناک سوخت زیر این گنبد خاکستری سرطان آلود، کاست.
ارسال نظر