|
| کد مطلب: ۱۱۹۴۲۷
لینک کوتاه کپی شد

آتشی را که به جان ایران افتاده،چگونه خاموش کنیم؟

اگر ایران را یک خانه فرض کنیم، می‌توانیم تصور کنیم که در این خانه برای مثال کودکی گریه می‌کند، شیر آب حمام چکه دارد، لامپ روشنایی اتاق سوخته است و نیز حریقی در آشپزخانه در گرفته است.

آتشی را که به جان ایران افتاده،چگونه خاموش کنیم؟
منبع: شرق | نویسنده: سیدمصطفی هاشمی‌طبا |

صاحب خانه عاقل چه کار می‌کند، کودک را ساکت می‌کند، شیر را تعمیر می‌کند یا لامپ را عوض می‌کند؟ یا اصلا اینها را فراموش می‌کند و حریق را خاموش می‌کند؟

البته برخی می‌گویند حریقی که در ایران اتفاق افتاده نوع حکمرانی است و باید این حریق را خاموش کرد و هر کار دیگری بی‌فایده است. باید گفت تجربه تاریخی نشان داده که حکومت‌ها نوعا از ویژگی پوپولیستی برخوردار هستند و هر متن قانون اساسی و هر نوع حکمرانی، حتی دموکراسی کامل باشد، اگر سیاست‌های سازنده و توسعه پایدار را در نظر نگیرد، تفاوتی با دیکتاتوری ندارد؛ زیرا در درازمدت آورده‌شان یکسان می‌شود.

اگر هر نوع حکومتی وجود داشته باشد و حریق را تشخیص ندهد، تفاوتی در عملکرد و اجرا ندارد. آتش حریق خرمن کشور را خواهد سوزاند و این وظیفه روشنفکران، عالمان، پژوهشگران است که حریق را تشخیص بدهند و بر خاموش‌کردن آن پافشاری کنند. شاید پرسیده شود چگونه؟

در کشور ما شبکه‌های توانمند اما ناپیدا و به‌هم‌ناپیوسته وجود دارد. یکی از این شبکه‌ها شبکه استادان دانشگاه در رشته‌های مختلف است که اینک در سراسر کشور حضور دارند. فقدان ارتباط بین افراد همگن در یک شبکه و عدم انعکاس نظرات آنان، رسیدن به وفاق در مسائل کلی کشور و ارائه راه‌حل‌ها را غیرممکن می‌کند.

البته می‌توان گفت اگر چنین شبکه‌هایی وجود داشته باشند، شاید حریق را بشناسند ولی شاید این امر به‌سادگی قابل دست‌یافتن نباشد. آیا می‌توانیم این وفاق یعنی شناخت حریق در کشور را از جمع کوچک‌تری بخواهیم؟ می‌توانیم به جمع «مجمع تشخیص مصلحت» یا جمع «مجمع وزیران ادوار» یا جمع «مجمع استانداران ادوار» مراجعه کنیم. آیا در هرکدام از اینها وفاقی وجود دارد و می‌توانند تشخیص دهند که اینک در این برهه زمانی چه کار اصلی‌ای را برای ایران باید انجام دهیم؟ به نظر می‌رسد وفاقی وجود دارد ولی نه در این مسئله بلکه وفاق عبارت است از بیان آمال و آرزوها و چشم‌بستن از راه‌حل‌های سخت ولی سازنده.

گیریم برخی «مجمع»‌ها بگویند ما پراکنده‌ایم و جمع آدم‌هایمان متفرق یا دسترسی به آنان مشکل است، بسیار خب ‌ «مجمع تشخیص مصلحت نظام» که حسب وظیفه اداری دور هم می‌نشینند، آیا به این حریق هرگز فکر کرده‌اند و آیا مصلحت نظام را خارج از مصلحت ایران می‌دانند.

تصویری از آمال و آرزوها تصویر واقعی ایران آینده نیست. با تصور مجازی آینده، فقط حرمان و تنازل نصیب کشور می‌شود. شواهد واقعی روند تخریبی کشور را نشان می‌دهد. براساس شواهد واقعی روند تخریبی کشور را باید متوقف کنیم تا به نقطه صفر توسعه برسیم یا به قول دکتر فرشاد مؤمنی به بدیهیات اولیه عقل سلیم وفادار بمانیم.

 

ارسال نظر

پربازدیدترین