کمال خرازی چه می خواست بگوید؟ پالس مثبت یا منفی؟
بخش مهم سخنان روز گذشته سیدکمال خرازی در سومین مجمع گفتوگوی تهران تأکید دوبارهاش بر برخورداری تهران از دانش و توان ساخت سلاح هستهای است
روزنامه شرق نوشت:میتوان با نگاهی تحلیلی و احتمالی و از منظری راهبردی خاطرنشان ساخت وقتی گفتههای وزیر امور خارجه اسبق ایران با حضور چندساعته تیم فنی آژانس در تهران همراه شده است، دو معنی را میشود استنباط کرد، یا اینکه دو طرف (تهران و آژانس) درخصوص حل اختلافات پادمانی به نتیجه مطلوب نرسیدهند و به تبع آن خرازی با این گفتههای خود به دنبال دادن «پالس هشداری» است یا اینکه سازمان انرژی اتمی از پیش پاسخهای مکتوب خود را آماده و برنامه لازم برای روشنگری درباره ابهامها و سؤالهای آژانس را تشریح کرده است که در این صورت بخش دیگر سخنان خرازی درباره امیدواری او به سفر کارشناسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تهران و حلشدن قضیه (اختلافات پادمانی) معنای خود را مییاید.
همچنان که تأکید رئیس شورای راهبردی روابط خارجی ایران بر اینکه «ایران آمادگی دارد به تعهدات هستهای خود بازگردد، درصورتیکه طرفهای مقابل نیز به تعهداتشان عمل کنند» نشان میدهد که شاید سفر چندساعته تیم فنی آژانس مثبت بوده باشد.
فارغ از این نکات یادشده، به واقع چرا سیدکمال خرازی دست به تکرار مواضع پربازخورد خود درباره ساخت سلاح هستهای زد؟ آیا تهران درصدد است با نشاندادن توانمندیاش، بستری برای ازسرگیری مذاکرات با هدف کاهش و تعدیل فشارهای تقابلی دیپلماتیک فراهم آورد یا هدف دیگری در پشت تکرار آنها وجود دارد؟ چراکه خرازی در گفتوگوی 26 تیر سال جاری با شبکه الجزیره هم عنوان کرده بود «بر هیچکس پوشیده نیست که ما توانایی فنی برای ساخت بمب هستهای را داریم اما تصمیمی در این خصوص نداریم. تنها طی چند روز میزان غنیسازی اورانیوم را از ۲۰ درصد به ۶۰ درصد رساندیم و به راحتی میتوانیم به ۹۰ درصد نیز برسانیم».
احمد زیدآبادی در گفتوگویی که با «شرق» داشت، تأکید کرد: «اگر بخواهیم روی گفته اخیر مسئولانی چون کمال خرازی تمرکز کنیم، از دل آن میتوان دو برداشت بیرون کشید؛ اول اینکه ایران توان ساخت سلاح هستهای دارد، به نوعی سخنگفتن از امر واقع است. چون به هر حال ایران اکنون به غنیسازی ۶۰ درصدی اورانیوم رسیده است و رساندن آن به ۹۰ درصد کار چندان سختی نیست. این نکتهای است که طرفهای مقابل هم بارها به آن اشاره کردهاند. از طرف دیگر میتوان گفت که این دست سخنان آقای خرازی به نوعی یک موضعگیری برای ارسال پالس به غرب در جریان مذاکرات است، چراکه اکنون مذاکرات بر سر احیای برجام و پرونده فعالیتهای هستهای به یک نقطه حساس رسیده و روند گفتوگوها با بنبست موقتی روبهرو شده است. از یک سو اروپاییها و آمریکا سعی میکنند توافق نوشتهشده را به ایران تحمیل کنند و در آن سو تهران هم موارد بیشتری را طلب میکند؛ ازاینرو این حدس وجود دارد که شاید تهران سعی میکند با این گفتهها درباره توان داخلی برای ساخت سلاح هستهای از فشار طرف مقابل بکاهد و به موضع برابر برساند تا توافق به مرحله بعد برسد».
از سوی دیگر محسن جلیلوند تحلیل خود را روی «تهدیدزابودن» مواضع مقامات ایران برده و عنوان میکند که تهران با طرح این نکات از زبان خرازی و قبلتر کسانی چون لاریجانی (جواد)، صرفا سعی دارد خود را در «آستانه رسیدن به نقطه گریز هستهای» نشان دهد؛ چراکه رسیدن به آستانه نقطه گریز هستهای را باید دیوار آتش دانست که هدف نهایی آن امتیازگیری از طرف مقابل در مذاکرات است.
با وجود نکات یادشده، استاد روابط بینالملل اعتقاد دارد ایران با تمام برخی از بحثها بههیچعنوان تمایل ندارد به سمت ساخت سلاح هستهای و رسیدن به نقطه گریز هستهای گام بردارد؛ چراکه رسیدن به این نقطه یعنی ازدسترفتن اهرم فشار و برگ برنده جمهوری اسلامی؛ اگر ایران ساخت سلاح هستهای را کلید بزند، دیگر مواضع ایران کارکرد تهدیدزایی خود را از دست میدهد.
پس آنچه مهم است به تهدیدزابودن مواضع ایران برای رسیدن به نقطه گریز هستهای بازمیگردد تا دوباره میز مذاکره چیده و قدری از فشار سه ماه اخیر کاسته شود؛ یعنی ایران با غنیسازی ۶۰ درصد و آمادهشدن برای غنیسازی ۹۰ درصد به دنبال آن است که در «یک پله مانده به آخر» قرار بگیرد و با تشدید نگرانی جامعه جهانی مبنی بر عدم دسترسی ایران به توان هستهای، مذاکرات را در مسیر مدنظر خود قرار دهد.
به همین دلیل مواضع اخیر رافائل گروسی که گمانهها درباره ابعاد نظامی فعالیت هستهای ایران را تقویت میکند، ضمن آنکه میتواند فضا را برای ارجاع پرونده از شورای حکام به شورای امنیت سازمان ملل فراهم آورد، در عین حال به ایران کمک میکند؛ چراکه باید در نظر داشت گفتههای مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی میتواند در تقویت اهرم فشار ایران برای امتیازگیری مؤثر واقع شود. حال باید دید «توان هشدار ضمنی ایران» تا چه حدی است؟
ارسال نظر