|
| کد مطلب: ۱۰۹۰۱۲
لینک کوتاه کپی شد

زن با نصب نرم افزار روی گوشی شوهرش،صدا و تصویر او با یک زن را ضبط کرد/ پایان ماجرا،قتل با گلوله

دوم اردیبهشت راننده یک خودرو پژو به سوی پاسگاه انتظامی هلالی مشهد حرکت کرد و با تاکید بر این که پدر معتادش دامادشان را با شلیک گلوله به قتل رسانده است، وارد مقر انتظامی شد.

 زن با نصب نرم افزار  روی گوشی شوهرش،صدا و تصویر او با یک زن را ضبط کرد/ پایان ماجرا،قتل با گلوله

ماموران انتظامی که با حیرت به جسد خون آلود روی صندلی عقب خودرو می نگریستند ،بلافاصله  موضوع را به قاضی ویژه قتل عمد اطلاع دادند و راننده پژو را نیز بازداشت کردند.

طولی نکشید که مقام قضایی به همراه گروهی از کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی عازم پاسگاه انتظامی شد .

«جمال» راننده پژو با «ناموسی» جلوه دادن قتل شوهر خواهرش، همچنان ارتکاب جنایت سیاه را بر گردن پدر معتادش می انداخت. ساعتی بعد پدر 70 ساله وی در حالی دستگیر شد که از شدت خماری نای ایستادن روی پاهایش را نداشت ،اما با مشاهده جسد، دگرگون شد و با حالتی عجیب فریاد می زد «او دامادم «حمید» است!» .

هنوز چند دقیقه بیشتر از این ماجرا نگذشته بود که قاضی ویژه قتل عمد مهر آزادی را زیر برگه بازجویی های پیرمرد زد و او را آزاد کرد چرا که در همان آغاز تحقیقات متوجه شد «جمال» حقیقت را انکار می کند و پدرش قاتل نیست.حالا همه نگاه ها به چهره جمال دوخته شده بود که او ناگهان لب به اعتراف گشود و پس از داستان سرایی های ساختگی متعدد در نهایت قتل مسلحانه شوهر خواهرش را پذیرفت.

او گفت: او به همسرم نظر سوء داشت، به همین دلیل او را به بیابان های اطراف  بردم و با همدستی قاسم (شوهر خواهر دیگرم) با شلیک گلوله از سلاح کلت به قتل رساندم، اما نمی دانستم با جسد چه کار کنم تا این که نقشه ای کشیدم تا ارتکاب جنایت را به گردن پدر معتادم بیندازم و خودم را خلاص کنم.

 در حالی که عملیات کارآگاهان برای دستگیری قاسم (متهم فراری) آغاز شده بود، او روز گذشته با تنگ شدن حلقه محاصره پلیس، خود را تسلیم قانون کرد.

او به قاضی  گفت: من از نقشه جنایت جمال اطلاع نداشتم ، او حتی نام مرا در گوشی خودش به نام «علی» ذخیره کرده بود. روز حادثه از من  خواست تا پشت سر او با موتورسیکلت حرکت کنم. هرچه درباره علت آن پرسیدم چیزی نگفت! فقط تاکید می کرد که فعلا چیزی نگو! وقتی به بیابان  رسیدیم او ناگهان «حمید» شوهر خواهرش را از خودرو پیاده کرد و فایل صوتی را برایش گذاشت و خطاب به «حمید» فریاد زد اگر قبول کنی و حقیقت را بگویی از تو می گذرم، اما اگر دروغ تحویلم بدهی همین جا تو را می کشم! ولی «حمید» همه چیز را انکار کرد چرا که فایل صوتی مربوط به گفت وگوی تلفنی «حمید و همسر جمال» بود که ارتباط نامتعارف آن ها را فاش می کرد! ولی با انکار دوباره «حمید» ناگهان جمال اسپری فلفل را روی چهره وی پاشید که من هم تحت تاثیر آن صورتم را برگرداندم ،در همین شرایط «جمال» اسلحه کلت را بیرون کشید و گلوله ای به سر وی شلیک کرد البته قبل از آن نیز با چاقو او را شکنجه داد تا به ارتباط غیراخلاقی اعتراف کند! سپس با تهدید مرا وادار کرد که برای گذاشتن جسد درون خودرو به او کمک کنم اما در بین راه جسد را داخل زمین های کشاورزی انداخت و ما از یکدیگر جدا شدیم.

در پی اظهارات و اعترافات قاسم که از فایل های صوتی و فیلم های سیاه سخن گفته بود «جمال» دوباره به اتاق بازجویی هدایت شد و ابعاد تکان دهنده دیگری از این جنایت را فاش کرد. او گفت: وقتی خواهرم صوت و تصاویری را که مخفیانه و از طریق گوشی تلفن ضبط کرده بود به من نشان داد، دیگر نتوانستم خیانت های شوهر خواهرم را تحمل کنم. این بود که ابتدا همسرم را طلاق دادم تا سرنوشت بچه هایم مشخص شود. هنوز 2 روز بیشتر از ماجرای طلاق نگذشته بود که نقشه قتل مسلحانه حمید را طراحی و اجرا کردم اما بعد پشیمان شدم و قصد داشتم قتل را به گردن پدر معتادم بیندازم که موفق نشدم!

به  دنبال افشای ماجرای فیلم های سیاه، قاضی ویژه قتل عمد دستور احضار همسر مقتول را نیز صادر کرد و بدین ترتیب خواهر جمال هم ابعاد دیگری از این جنایت وحشتناک را بازگو کرد. او نیز به قاضی  گفت: از چند سال قبل متوجه رفتارهای مشکوک همسرم شده بودم که در مهمانی ها و مجالس خانوادگی رفتاری نامتعارف با زن برادرم داشت.به همین دلیل نرم افزارهای گوناگونی را روی گوشی همسرم نصب کردم تا وقتی بیرون می رود صدایش ضبط شود. او از این نرم افزارها اطلاعی نداشت و من می دانستم که ارتباط آن ها هر روز بیشتر می شود. به ناچار موضوع را با شوهرم در میان گذاشتم ولی او به شدت این ارتباط سیاه را انکار می کرد تا این که بالاخره دوربین تصویربرداری مخفی را روی گوشی او نصب کردم و خودم شرایطی را فراهم آوردم که آن ها در خانه تنها باشند و من به بهانه برداشت پول از عابر بانک از خانه بیرون رفتم ، وقتی به خانه بازگشتم و فیلم را دیدم دیگر یقین پیدا کردم که آن ها با یکدیگر ارتباط غیراخلاقی دارند! ولی با وجود این همسرم همچنان موضوع را انکار می کرد! به همین دلیل مجبور شدم فایل های صوتی و فیلم ها را به برادرم نشان بدهم! او هم که تحت تاثیر قرار گرفته بود ابتدا همسرش را طلاق داد و بعد هم شوهر مرا به قتل رساند.

 

 

 

ارسال نظر

پربازدیدترین