مجید انصاری: حتی اگر فضای سیاسی فعلی را هم باز کنید، مردم در انتخابات شرکت نمیکنند

به گزارش آیند، اهم اظهارات این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام را در گفتگو با شرق، در ادامه میخوانید:

* برخوردهایی مثل بگیر و ببندها، محدودیت برای فعالیت احزاب ، فعالان سیاسی و رسانه ای نقش پررنگ و مایوس کننده ای در تضعیف مرجعیت سیاسی در داخل کشور داشته است. مثلا مردم وقتی دیدند با آن شور و نشاط، دست به انتخاب سید محمد خاتمی زدند و سپس هر 9 روز یک بحران پیش روی دولت آمد، در واقع در صداقت خاتمی شک نکردند. بلکه در پایان دولت این شک در میان جامعه وجود داشت که اینها میخواهند کار کنند اما اجازه نمیدهند. همین ماجرا تا حدی در قضیه دولت روحانی و برجام نیز تکرار شد.

* مردم دوست داشتند برجام به نتیجه برسد و دعوا با دنیا تمام شود اما جریانی بلافاصله دست به کار شده و هماهنگ با خارج، آمریکا ، اسراییل و دیگران، این پدیده مبارک در زندگی مردم را از بین برد.

* انسداد سیاسی اگر به معنای غیرممکن شدن اثرگذاری در تغییر و اصلاحات اجتماعی است، میتوان این امر را در اوضاع کنونی، یک امر نسبی تلقی کرد. به هر حال بسیاری از معبرها بسته شده است و سیاست ورزی امر دشوار و توان فرسایی شده است.

*ما در بحبوحه جنگ حتی نسبت به ضرورت رعایت مقتضیات دموکراسی مقید بودیم و انتخابات در هر سال یک بار به دست فراموشی سپرده نشد. این نساب خیلی خوب، به تدریج محتوای خود را از دست داده که علت آن، یک اندیشه خودحق پندار است.

*ما این روزها به صورت تمام وقت در جلسات مختلف رسمی و غیررسمی گفتگوهایی را با دوستان و چهره های سیاسی اصولگرا و غیره داریم که نوعا نظرات حول محور چه باید کرد وبرای عبور از بحران، چه می توان کرد، مطرح میشوند.

*نشانه هایی از علاقه به اصلاح و بازنگری احساس میشود با این حال ممکن است عده ای تصور کنند که با بازکردن محدود فضا و تایید برخی از نیروها از این جناح، مثلا در انتخابات آتی مجلس، ایجاد اعتماد خواهند کردکه اصلا این خبرها نیست.

*مردم در 98 و 1400 نشان دادند که امید خود در اثربخشی  صندوق رای را تا حد زیادی از دست داده اند. بعد از آن هم اتفاق ویژه ای که این امید را ترمیم کند، نه تنها رخ نداده بلکه اتفاقا بدتر شده است.

*آنچه در انتخابات ریاست جمهوری 1400 شاهد بودیم، این بود که در این دوره حتی به سمت حذف لایه های دوم و سوم از نیروهای منتسب به خودشان و دیگر گروه ها روی آوردند. و این یک نمایش از انتخابات بود. اگر بخواهد اتفاقی بیفتد، باید اندیشه حاکم بر برگزاری انتخابات به این صورت، به طور کلی کنار گذاشته شده و انتخابات واقعی توسط و به دست مردم جایگزین آن شود.

*من به عنوان کسی که درگیر مساله FATF  در مجمع بوده، واقعا نمی فهمم چرا همان روزهای اول که FATF  به مجمع آمد، تصویب نشد. آن قدر این موضوع و احتیاج کشور برای پیوستن به سیستم بانک جهانی آشکار است که اساسا نیازی به تحلیل ندارد.

*نپیوستن ما به FATF  نیز واقعا زندگی مردم را تحت تاثیر قرار داده و فسادهای گسترده ای را بر اثر به اصطلاح دورزدن تحریم ها پدید آورده است. متاسفانه خیلی جاها از ترس مرگ، خودکشی می کنیم.

*هر تغییری باید ناظر بر داخل باشد. من طرح سید محمد خاتمی را می پسندم چرا که ایشان پیشنهادهای اساسی داده که از سوی خود مردم در درون نظام با ظرفیتهای موجود در همین قانون اساسی، امکان اصلاح را فراهم میکند.