اگر وزیر نداشته باشیم آموزش و پرورش بهتر کار می کند
سال جدید بدون وزیر آموزش و پرورش آغاز شده و وزیر جدید هم هنوز معرفی نشده است. این در حالی است که ساختار آموزش و پرورش در گستره جغرافیای ایران کار خود را میکند و کسی احساس بلاتکلیفی نمیکند
چرا که نه حقوق و مزایای فرهنگیان را وزیر میپردازد و نه سیاستگذاریها کار وزیر است و دستگاه عظیم بوروکراسی کار خود را انجام میدهد و راز این که آدمهایی در اندازه وزیر معزول توانستند و میتوانند در این جایگاه بنشینند این است که این دستگاه بوروکراسی و دیوانسالاری با همه انتقاداتی که به آن وارد است چرخ ادارات را میچرخاند و اگر چه به مرور مدیران کوچکتر و کوچکتر شدهاند اما به هر حال میچرخد!
وزیر قبلی چهار تا فحش به سند 2030 داد و بر نوع خاصی از پوشش و گویش اصرار داشت ولی درباره موضوعی که خانوادهها را به جد نگران کرده بود - مسمومیت یا بدحالی یا هر توصیف دیگر- اظهار نظر خاصی نداشت مگر بعد از نهیب رهبری در نیمۀ اسفند که مجال استمرار تماشا و انفعال را از او گرفت و بعد هم تعلل در بحث حقوق و مزایای فرهنگیان که سبب شد از قطار دولت پیاده شود.
کار وزیر آموزش و پرورش در سال های اخیر نه گوش دادن به خواست معلمان و انتقال مطالبات آنان به حاکمیت و دغدغۀ رشد بچه ها و نسل آینده که این شده که مدیرکلها را تغییر دهد و مقام و منصبها توزیع کند و حسن را بردارد و حسین را بیاورد و پرویز را جای منوچهر بگذارد و رییس حراست را مدیر کند و دیگری را کنار بگذارد و ببینند کی به کدام طیف منتسب است و چون وزارتخانه پُرپُستی است، در آستانه انتخابات مجلس طبعا نمایندگان به دنبال وزیری هستند که چهرۀ همسو با خودشان را در استان متبوع منصوب کند و گرنه بحث مهارت آموزی و کشف استعداد دانشآموزان در میان نیست.
اکنون تنها وجه اهمیت وزیر آموزش و پرورش در انتصابات اوست وامتیازهایی که میدهد و گرنه حصار کشیدن دور مدارس هم دیگر مهم نیست. چون همین حالا هم خیلی از مدرسهها زندان و پادگان است و چه اهمیتی دارد ارتفاع دیوار آن چقدر باشد.
همان طور که مدیر عاملی یک شرکت ورشکسته جذابیت ندارد وزارت آموزش و پرورش هم ورشکسته است. نه مدرن است و نه سنتی. اگر مدرن بود استعداد این بچهها را کشف میکرد در حالی که بعد از 12 سال در پرونده محصلین فقط یک مشت عدد ثبت شده و حتی یک کلمه در پروندهشان نیست نشان دهد در چه زمینهای استعداد دارد و هدف از راهنمایی پس از دورۀ متوسطه اول هم کاهش تقاضا در رشته علوم تجربی و سوق دادن بچهها به رشته ریاضی و هنرستانهاست. سنتی هم نیست. چون در نگاه سنتی دختران را برای شوهرداری و مادر شدن تربیت میکنند.
این تصور یا توقعکه کسی فراتر از افقهای محدود سید ابراهیم رییسی و حلقۀ پیرامون او که تشت ناتوانی و بیبرنامگیشان از بام به زمین افتاده و از مرغ تا دارو درماندهاند مسوولیت وزارت آموزش و پرورش را قبول میکند به کلی دور از واقع است چون نمایندگان هم دنبال کسی هستند که به گونهای مهرهچینی کند که به ورود مجدد آنها به مجلس یاری رساند.
با این اوصاف اگر آموزش و پرورش وزیر نداشته باشد بهتر است چون دستگاه بوروکراسی کار خودش را میکند و حجم کمتری از تظاهر و فشار سیاسی و ایدیولوژیک متوجه نخبگان آن است در حالی که آدمهایی از جنس وزیر قبلی این بخش تخصصی را هم گرفتار سایش و چالش میکند.
همین که رییس جمهوری بخواهد عین همان حرفهای کمتر از دوسال قبل را در معرفی جدید تکرار کند نشان میدهد وزیر خیلی هم کارهای نیست مگر در انتصابات چون نه پول دست اوست نه سیاستگذاری.
ارسال نظر