|
| کد مطلب: ۹۶۴۸۷
لینک کوتاه کپی شد

«وسط‌بازها»، ناجی می‌شوند؟ /حجاریان: نیروی سیاسی، نمی‌تواند همزمان روی دو صندلی بنشیند

سعید حجاریان در یادداشتی نوشت: «وسط‌باز» به کسانی اطلاق می‌شود که بین دو امر سیاسیِ متناقض ایستاده‌اند و حاضر نیستند یک طرف را انتخاب کنند و دیگری را فرونهند.

«وسط‌بازها»، ناجی می‌شوند؟ /حجاریان: نیروی سیاسی، نمی‌تواند همزمان روی دو صندلی بنشیند
منبع: اعتماد |

در دوره ریاست جمهوری مرحوم هاشمی رفسنجانی غربی‌ها ایشان را مودره (modérée) می‌خوانند. مقصود آن‌ها این بود که در ایران دو جناح وجود دارد: جناح رادیکال و جناح میانه‌رو. آن‌ها رییس دولت سازندگی را نماینده جناح میانه‌رو به‌حساب می‌آوردند. البته، به‌واسطه اقدامات بخش‌هایی از کابینه ایشان از جمله علی فلاحیان اطلاق این صفت به آقای هاشمی تدریجاً مورد تردید قرار گرفت تا جایی‌که اپوزیسیون‌ گفتند، هاشمی هم از جمله رادیکال‌هاست و اساساً لغت مورد استفاده غربی‌ها را تمسخر کردند. با روی کارآمدن دولت اصلاحات به‌تدریج واژه مودره از ادبیات سیاسی غربی‌ها حذف شد زیرا اپوزیسیون و راست رادیکال داخلی تؤامان تضعیف شده و میانه‌ی قوی شکل گرفته بود.

اما اکنون اصطلاحی ابداع شده است و از سوی برخی مورد تحسین قرار می‌گیرد؛ مقصود من اصطلاح «وسط‌باز» است. مطابق ادبیاتی که رایج شده است «وسط‌باز» به کسانی اطلاق می‌شود که بین دو امر سیاسیِ متناقض ایستاده‌اند و حاضر نیستند یک طرف را انتخاب کنند و دیگری را فرونهند. مثلاً دوگانه انتخابات‌محوری و تحریم‌محوری و یا همان‌طور که قبل‌تر رایج بود، شاهی و مصدقی. بدیهی است در فقره اخیر انسان می‌تواند نه شاهی باشد نه مصدقی و قائل به خط سوم باشد. همانطور که می‌تواند قائل به مشارکت مشروط در انتخابات باشد.

به گمان من زمانی‌که در مسئله یا موقعیتی تضاد اساسی وجود داشته باشد، «وسط‌بازی» منتفی می‌شود. مانند وجود یا عدم ایران؛ یعنی کسی نمی‌تواند همزمان قائل به ایران یکپارچه و جدایی سرزمینی باشد. به همین سیاق معتقدم یک نیروی سیاسی نیز نمی‌تواند میان دو امر متناقض وسط‌بازی کند. چنانکه پیش‌تر گفته‌ام: «نیروی سیاسی نمی‌تواند همزمان روی دو صندلی بنشیند». به عبارتی باید چنین نیروهایی را وادار به انتخاب کرد تا به آشفتگی نظری و سیاسی اولاً برای خود و ثانیاً برای دیگران دامن نزنند.

در پایان پرسشی مطرح است و آن این‌که آیا وسط‌بازی –با تعریفی که بالاتر ذکر آن آمد- معادل ساخت میانه‌ی قوی است؟ پاسخ منفی است.

وسط‌بازی چنانکه واضعان و حامیان آن ذکر می‌کنند ابژه‌ی قدرت و یا ابزار تسهیل‌گر آن است حال آن‌که میانه‌ی قوی بر آمده از نوعی موازنه قواست و از سطح قابل قبولی از سوژه‌گی برخوردار است؛ وضعیتی که در قدرت‌گیری جامعه‌ مدنی میان توده مردم و دولت پدید می‌آید. به دیگر سخن اگر فقره نخست از جنس گوشه‌چشم‌ها و عطایاست فقره دوم از نوع ائتلاف‌ و قدرت‌سازی از پایین است.

ارسال نظر

پربازدیدترین