|
| کد مطلب: ۱۱۹۵۲۰
لینک کوتاه کپی شد

جمع کن برو!

روزی که آن خانم محترم گفت، هرکس از وضع موجود ناراضی است جمع کند و از این مملکت برود، کمتر کسی فکر می‌کرد این‌جمله زشت و زننده به‌زودی به تئوری یک جناح سیاسی در ایران بدل شود و بزرگ و کوچک این جماعت به دیگران بگویند: اوضاع همین هست که هست؛ اگر ناراضی هستید جمع کنید، بروید.

جمع کن برو!
نویسنده: سیدعبدالجواد موسوی |
البته از اول هم معلوم بود که آن تمامیت‌خواهی افسارگسیخته، روزی از چنین جاهایی سر در خواهد آورد. آدمیزاد اگر اهرمی برای مهار نداشته باشد، حرص و ولعش سیری‌ناپذیر است؛ حتی اگر این حرص را پشت شعارهای ارزشی و انقلابی پنهان کند. دموکراسی اینجور جاهاست که معنی پیدا می‌کند. وقتی همه ابزارها و نهادهای قدرت را برای خودتان خواستید و برای دیگران حتی به‌قدر یک روزنامه حق قائل نشدید، معلوم است که هوا برتان می‌دارد و به هرکس که چون شما نیندیشید، امر به رفتن می‌دهید. مشکل از شما نیست؛ مشکل از ساختاری است که به شما اجازه می‌دهد بی‌پروا بتازید و خودتان را صاحب همه حق و حقیقت بدانید. اگر همان روز اول بابت چنین توهینی به مردم ایران، توبیخ می‌شدید و به شما و دوستان‌تان می‌فهماندند که صاحب این مملکت نیستید، کار به این جاها نمی‌کشید. طبیعی است که وقتی کوسِ «أناَ رَبُّکُمْ الأعْلی» می‌زنید و کسی جلوی‌تان را نمی‌گیرد، کار به همین فضاحت‌ها می‌کشد. از تریبون رسمی مملکت به هم‌وطنان خودتان می‌گویید: جمع‌کن برو! این ادبیات را اشغالگران صهیونیست هم در مقابل فلسطینی‌ها به‌کار نگرفتند. لااقل آن اوایل در پی تطمیع آن‌ها بودند و خریدن زمین‌های‌شان.

جمع‌کن برو! از دل فرعونیتی می‌آید که نظیرش را تا این‌سال‌ها ندیده بودیم. اگر هم بود، اینقدر عریان و دریده عنوان نمی‌شد. این میزان گستاخی نشانه بدی است. گواهی است بر مستی قدرت و شدت عصبانیت به‌کاربرندگان چنین ادبیاتی. درست مثل اراذل و اوباش قداره‌بندی که مدام عربده می‌کشند، رگ‌گردن کلفت می‌کنند و غده‌ای به‌نام مغز را مزاحم می‌دانند. آن‌ها وقتی می‌گویند جمع‌کن برو، هر غلطی که خواستی بکن و اصلاً برو شکایت‌کن،‌ خاطرشان جمع است که طرف مقابل آدم مظلوم، بی‌پناه و بی‌سر و زبانی است که حتی جرأت شکایت‌کردن هم ندارد. اگر هم شکایت کند احتمالاً شکایتش به جایی نمی‌رسد. این جماعت هم وقتی مطمئن شدند یکه‌تاز هستند و می‌دانند هیچ‌کس نیست که به داد شاکیان برسد، اینقدر جسارت پیدا کردند که به هم‌وطنان‌شان نهیب بزنند که: جمع‌کن برو! اگر ذره‌ای فکر می‌کردند که جایی باید تاوان این قلدری‌ها را بدهند، توی دل‌شان و زیر پتو هم چنین تهوری به خرج نمی‌دادند. این بندگان‌خدا سال‌هاست که لات کوچه خلوت‌اند. انقلابی‌نماهای پس از انقلاب. انقلابی‌نماهایی که فقط از نعمات انقلاب برخوردار شده‌اند و از جنگ هم فقط تقسیم غنائم‌اش را می‌فهمند.

جمع‌کن برو، فقط یک شعار خوش‌آهنگ نیست که لقلقه کوچک و بزرگ این‌ها شده باشد؛ یک عقیده است. یک عقیده فاسد سیاسی. دعوا هم فقط بر سر حجاب و سلائق شخصی نیست. آن‌هایی که از اوضاع دانشگاه‌ها راضی نیستند، باید جمع کنند و بروند. آن‌هایی که از وضعیت رسانه راضی نیستند، باید جمع کنند و بروند. آن‌هایی که از انتخابات راضی نیستند، باید جمع کنند و بروند. آن‌هایی که از مهار تورم و بهار تورم راضی نیستند، باید جمع کنند و بروند. آن‌هایی که از بیکاری راضی نیستند، باید جمع کنند و بروند. آن‌هایی که از فدراسیون فوتبال راضی نیستند، باید جمع کنند و بروند. سرانگشتی هم حساب کنید، اکثر این مردم باید جمع کنند و بروند و شماها بمانید و مدینه فاضله‌تان. ایرادی هم ندارد ولی حالا که چشم دیدن کسی جز خودتان را ندارید، لااقل تسهیلاتی برای جمع‌کردن آن‌هایی که باید بروند فراهم آورید، چون ممکن است همین‌جا بمانند و کار دست‌تان بدهند. هرچه زودتر هم این‌کار را انجام دهید به‌نفع‌تان است چون با این دست‌فرمانی که شما می‌رانید، تعداد کسانی که باید جمع‌کنند، روز‌به‌روز بیشتر می‌شود و اگر همین‌طور دست روی دست بگذارید، ممکن است به‌جای آن‌ها شما مجبور شوید جمع‌ کنید و بروید.

 

ارسال نظر

پربازدیدترین