|
| کد مطلب: ۱۱۷۱۷۵
لینک کوتاه کپی شد

چرا نمی رود سراغ شوهرداری و خانه داری؟

خانم جمیله علم‌الهدی همسر رییس‌جمهور در حالی که مجری شبکه تلویزیونی ونزوئلا ایشان را بانوی اول کشورمان نامید در یک مصاحبه اعلام کرده است: «چرا ما زنان باید مانند مرد کار کنیم، مانند مردان درس بخوانیم و مانند مردان حرف بزنیم؟»

چرا نمی رود سراغ شوهرداری و خانه داری؟

 اگر این جملات حرف ایشان باشد و به درستی منتقل شده‌باشد  باید گفت  اگر  از زبان یک شهروند معمولی گفته شده بود، می‌شد بی‌توجه از آن عبور کرد. ولی این حرف‌ها را زنی زده که استاد دانشگاه است و همسرش نیز رییس‌جمهور کشور است.

با شنیدن این سخنان اولین چیزی که به ذهن متبادر می‌شود، این است که خانم علم‌الهدی یک بانوی خانه‌دار است که نقطه عطف زندگی‌اش پرورش فرزندان و انجام امور خانه‌داری است. اما با نگاهی اجمالی به سوابق تحصیلی و کاری ایشان با نتایج زیرین روبه‌رو می‌شویم:

  ایشان مولف 13 کتاب و 26 مقاله علمی منتشر شده در مجلات و 13 مقاله در همایش‌هاست. افزون بر موارد بالا گفته او، دبیر شورای تحول و نوسازی نظام آموزشی کشور، رییس پژوهشکده مطالعات بنیادین علم و فناوری و عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی نیز است.

 یا خانم علم‌الهدی به آنچه در مصاحبه اخیرش از زبانش جاری شده اشراف نداشته یا عالم به آنچه گفته است بوده ولی به حرف‌های خود باور ندارد! چون نشانه‌ای از آنچه در ادعاهایش در مصاحبه پیش گفته به زبان رانده در زندگی شخصی‌اش دیده نمی‌شود.

چگونه می‌شود یک خانم تا درجه دکترا برخلاف میل باطنی خود تحصیل کرده باشد؟ شاید این‌گونه بتوان استنباط کرد که در یک تحمیل مردانه مجبور به کاری شده که هیچ علاقه‌ای به آن نداشته است. در این صورت تحصیل تا لیسانس اجباری بوده آیا کارشناسی ارشد و  اخذ دکترا هم از دایره اختیار ایشان خارج بوده است؟ ولی این تلقی هم نمی‌تواند درست باشد، چون هرگز در شرایط اجبار نمی‌توان حدود 50 کتاب و مقاله تالیف کرد.

خانم علم‌الهدی در رشته فلسفه تعلیم و تربیت تحصیل کرده‌اند، آیا خروجی علم‌آموزی ایشان در حوزه تعلیم و تربیت خانه‌نشینی زنان و بی‌سوادی آنان بوده است، اگر چنین است چرا این ایشان کارها و مناصب متعددی که برعهده دارند را به بانوانی که شایستگی لازم و تمایل و عشق و علاقه به شغل‌شان را دارند، واگذار نمی‌کند تا هم ایشان کمی بیاسایند و باورهای قلبی خود را عملی کنند و هم زنان شایسته تحصیلکرده ایرانی بتوانند فرصت بروز استعدادها و توانمندی‌های‌شان را در حوزه فعالیت ایشان بیابند.

افزون بر این کسی که چنین تلقی و دیدگاهی داشته باشد طبیعتا نباید اجازه تحصیل به فرزندانش را بدهد و در راستای فلسفه تعلیمی خود دختران خود را به همسرداری، فرزندآوری و پرورش فرزندان و کدبانو‌گری در حوزه آشپزی و شیرینی‌پزی و چگونه همسر خود را راضی نگه داریم، بپردازد پس چگونه است که دختران او هم به تحصیل بعضا حتی در دو رشته دانشگاهی پرداخته و بعد هم مشغول به کار شده‌اند! وقتی فرزندان ایشان توجهی به انگاره‌ها و اصول تربیتی مادر خود نکرده‌اند، از زنان جامعه توقع التفات به این سخنان غیرعلمی نمی‌توان داشت.

نکته دیگر این است خانم علم‌الهدی از جمله زنانی است که باورهای متشرعانه جدی دارند با این تلقی و باور که کار اصلی و جدی زنان در خانه و خانواده است. با این پیش‌فرض پرسش این است ایشان در چه بازه زمانی هم به امور خانه که از اوجب واجبات است! می‌پردازند، هم در دانشگاه تدریس می‌کنند، هم ریاست سه نهاد را برعهده دارند و هم کتاب تالیف می‌کنند آن هم نه یکی که 13 تا، مقاله می‌نویسند نه یکی، دو تا! بیش از 30 مقاله!  و اما در خصوص حرف زدن مانند مردان! منظور ایشان روشن نیست مگر مردان چگونه سخن می‌گویند که زنان را زیبنده نیست.

اما یک واقعیت ملموس در خصوص سخن گفتن وجود دارد، هوشمندانه و موقرانه سخن گفتن از ملزومات یک بانوی فرهیخته است .

 

 

 

ارسال نظر

پربازدیدترین