امریکا، قبل و بعد دادگاه ترامپ
چگونه میتوان به دادگاه فراخوانده شدن دونالد ترامپ را تجزیه و تحلیل کرد؟
در پاسخ سه مفهوم «فرد»، «جامعه» و «ساختار» و کنش و واکنش بین آنها روشنکننده پویایی سیاسی آمریکا خواهد بود؛ البته با نتایج ترکیبی و ملغمهای از روشنیها و ابهامهای سرنوشتساز.
برآمدن او خاص بود؛ او فاقد پیشینه اجرایی- اداری، قضایی، نمایندگی مجلس و در یک کلام، فردی خارج از حوزه نخبگان و حکمرانان سیاسی ایالات متحده بود که با استفاده از مهارتهای ارتباطی که ناشی از کار او در شوهای تلویزیونی بود و همچنین زبان تند و رادیکال و بیرحم در مقابل مخالفان، ابتدا بر حزب جمهوریخواه مسلط شد و سپس به کاخ سفید راه یافت.
دوران ریاستجمهوری او از 2020-2016 مشحون از ماجراهایی بود که بر روش پرخاشگرانه، دروغگرا و نژادپرستانه استوار بود. بیمحابا به همه تاخت و شکست خود را در انتخابات2020 نپذیرفت و رهبر واقعی شورش علیه روزهای تند سیاسی بود که در حمله بیسابقه طرفدارانش به کنگره آمریکا در 6ژانویه2021 انجامید.
دادستان دادگاه جنایی نیویورک از طریق روند پیچیده هیات منصفه حدود سینفره که از مردم عادی تشکیل میشود، موضوع قانونشکنی ترامپ را دنبال کرده و هیات منصفه رای به تخلف او داده و حال دادگاه جنایی شروع بهکار کرده است.
خاصبودگی شخصیت ترامپ زمانی بیشتر روشن میشود که در نظر بگیریم که او حزب جمهوریخواه را قبضه کرده است. هرچند تک و توک صداهای مخالف علیه او در حزب شنیده میشود؛ ولی رهبری و برند حزب جمهوریخواه با اوست و جالب است که بعد از اعلام راه افتادن دادگاه وی، هواخواهان او مبلغ 7میلیون دلار به پویش انتخاباتی او ظرف چند روز کمک کردند و این خود محل تامل و مداقه درباره جامعه آمریکا در مقطع کنونی است.
بیتردید جامعه آمریکا در یکی از پیچهای مهم تاریخی خود قرار دارد؛ جامعه آمریکا از پیچیدهترین جوامع بشری است. فیالواقع باید در نظر داشت که از جامعهای قارهای سخن گفته میشود که نه پنجاه ایالت بلکه پنجاه دولت در قراردادی اجتماعی در کنار هم قرار گرفتهاند. این دولت و جامعه قارهای در درون خود در کنار مشترکات، از تنشهای متعدد و گوناگون نیز برخوردار است. این تنشها حول محورهایی چون «نژاد»، «میزان ثروت»، «میزان قدرت» روایتها و برداشتهای مختلف از هویت آمریکایی در داخل و ماموریتهای جهانی آمریکا در خارج و همچنین تفسیرها و برداشتها از مفهوم آزادی شخصی و وظایف دولت میچرخد.
بهعنوان نمونه تقریبا هفتهای نیست که در گوشه و کنار آمریکا، بر اثر تیراندازی تعدادی بیگناه در فروشگاهها و مدارس کشته نشوند. اما در این زمینه بین آنها که خواهان محدودکردن فروش اسلحهاند و آنهایی که از حق داشتن اسلحه دفاع میکنند، تنش سنگینی بر سر مفهوم آزادی قرار دارد.
در میانه این تنشها، ترامپ بیتردید شخصیتی است که نه فقط از این شکافها بهره برده و آنها را مورد سوءاستفاده قرار داده، بلکه در دو قطبی کردن جامعه آمریکا نقش اساسی ایفا کرده است. جالب است که برخی از هواداران او را طرفدار خدا، طرفدار وطن و طرفدار خانواده (For God, For Country and For Family) میدانند و معنای این گزاره آن است که مخالفان، ضد دین، ضد وطن و بیبندوبارند.
جامعه آمریکا همانگونه که در زمان به قدرت رسیدن ترامپ و در دوران ریاستجمهوری او و بعد از آن نشان داد، مانند هر جامعه دیگری مستعد تمایلات پوپولیستی و سیاست تودهگراست و ترامپ استاد بهرهبرداری از احساسات تودهای برای حداکثر کردن منافع شخصی است، اما این همه ماجرا نیست.
آمریکا از ساختارها و نهادهایی برخوردار است که با ماهیتی نظارتگرا و تعدیلکننده تنظیم شدهاند و ایجاد توازن سیاسی و اداری، ماموریت و کارکرد اصلی آنهاست. توازن قوا بخش جدانشدنی از ساختار قانون اساسی و فرهنگ سیاسی آمریکاست. در این خصوص سه پایه «رسانه»، «مجالس قانونگذاری» و «نهادهای قضایی» قابل توجهند و باید به خاطر آورد که دو خبرنگار واشنگتنپست کارل برنشتین و باب ودوارد، روندی را در کشف افتضاح واترگیت در 1972 راه انداختند که به استیضاح و برکناری یکی از قدرتمندترین روسایجمهور تاریخ آمریکا که از قضا او هم جمهوریخواه بود؛ یعنی ریچارد نیکسون انجامید.
محاکمه ترامپ در دادگاه جنایی نیویورک، اقدامی بدون سابقه و نشانگر نقش ساختارها و نهادهایی است که در یک چشمانداز تعدیل قدرت اجرایی در آمریکا باید مدنظر قرار گیرد.اما باز هم این پایان ماجرا نیست. محاکمه او قرار است در ماه دسامبر یعنی ماههای پایانی انتخابات انجام گیرد.
ترامپ مانند هر سیاستمدار دیگری از هر لحظه، استفاده سیاسی میکند. شاید این دادگاه و روند مربوط به آن به نفع ترامپ شود و تمام نقشهای تعدیلی و تنظیمی ساختارها و نهادها با چالش روبهرو شوند.
آنچه روشن است آغاز هیجانهای انتخاباتی و آنچه مهم است سرنوشت سیاست در آمریکاست. سیاست سرنوشت محتومی ندارد و بسته به کنش کنشگران و متنها و شرایط داخلی و بینالمللی ممکن است شگفتیآفرین شود.
متن کامل اینجا
ارسال نظر