|
| کد مطلب: ۱۰۰۹۴۷
لینک کوتاه کپی شد

روایت یک شاهد عینی ازحمله به سفارت عربستان در 7سال قبل/یک مقام پلیس ایستاده بود و فقط نگاه می کرد

هفت سال و 2 ماه پیش بود؛ گروه‌های تندرویی که معلوم نبود از کجا هدایت می‌شوند «حیدر حیدر»کنان سفارت عربستان سعودی را به آتش کشاندند.

روایت یک شاهد عینی ازحمله به سفارت عربستان در 7سال قبل/یک مقام پلیس ایستاده  بود و فقط نگاه می کرد
منبع: اعتماد |

 این تجمع به نام اعتراض به اعدام «شیخ نمر» روحانی شیعه منتقد حاکمیت عربستان بود. اما این اعتراض، هدیه‌ای شگفت‌انگیز بود برای دولت سعودی تا خود را از زیر فشار افکار عمومی جهانی بیرون آورد. با این هدیه از جانب تندروها، دولت عربستان توانست اذهان را به سمت سفارت آسیب‌دیده‌اش ببرد تا اعدام شیخ نمر با شمشیر، فاجعه منا در حج واجب آن سال و تعرض به دو نوجوان ایرانی در فرودگاه جده را کمرنگ کند.

این هدیه تندروها به دولت عربستان، پتکی بود بر تلاش‌های دیپلماتیک ایران در سطح منطقه و جهان. این حمله همان زمانی بود که توافق هسته‌ای میان ایران و 6 قدرت جهانی در حال گرم شدن برای اجرا بود.

من ‌دیدم که نیروهای یگان ویژه مقابل تجمع‌کنندگان صف کشیده بودند. کاغذهایی از طبقات فوقانی سفارت به بیرون ریخته شد. با ورود هم‌صنف‌های‌شان به سفارت، جماعت روحیه گرفتند و شعار «حیدر حیدر» را شروع کردند و به راه افتادند. آنها مانند عصای موسی که نیل را شکافت، راه خود را بدون کوچک‌ترین خشونتی از میان صف نیروها ادامه دادند و جلوی درب اصلی سفارت ایستادند. 

من دیدم، جماعتی سنگ به دست ایستاده بودند. وقتی نیروهای آتش‌نشانی برای اطفای حریق وارد سفارت شده بودند و از پنجره‌های رو به کوچه سفارت معلوم بودند، جماعت سنگ به دست شیشه‌های راه‌پله را هدف گرفتند. هر چه گفتم آنها آتش‌نشان‌های خودمان هستند، کسی گوش نمی‌داد.

من ‌دیدم یکی از مقامات وقت نیروی انتظامی در گوشه‌ای ایستاده بود به تماشای صحنه.

من دیدم نیروهای امنیتی، خبرنگاران و عکاسانی که مشغول تصویربرداری بودند را بازداشت و وسایل‌شان را ضبط می‌کردند که البته پس از میانجیگری «برخی حضار در صحنه» آزاد شدند.

من دیدم پس از آنکه جماعت ماموریت‌شان را انجام دادند، راهی خانه‌های‌شان شدند و چند ده نفری هم که باقی مانده بودند، پس از حضور «موتورهای سنگین» در کوچه سفارت و دور زدن آنها، به خیابان‌های اطراف رفتند و احتمالا خوشحال از انجام وظیفه‌شان راهی شدند.

من دیدم ستون‌های دودی که بر فراز سه‌راه فرمانیه بود. این دود فقط دیوارهای سفید سفارت عربستان را سیاه نکرد؛ دودی بود که فضای جهانی را علیه ایران سیاه کرد؛ دودی بود که به چشم مردم ایران رفت؛ دودی بود که خسارات مستقیم، غیرمستقیم و عدم‌النفع زیادی را بر کشور و مردم تحمیل کرد؛ خساراتی که 7 سال ادامه داشت و پس از نزدیک به دوسال مذاکره و میانجیگری، سرانجام به پایان رسید.

 

ارسال نظر

پربازدیدترین