سرمقاله روزنامه اطلاعات/ بعد از علی دای و رسول خادم چه کسانی باید بروند؟!
چه کسی حق دارد یک ایرانی را به راندن از کشور تهدید کند؟
احمد مسجدجامعی نوشت:
*چندی پیش کسی در رسانۀ سراسری آشکارا گفت هر که شیوۀ ما را نمیپسندد جمع کند و از ایران برود. پیشترها هم مشابه آن را شماری از اهل سیاست آن روزگار گفته بودند. آن خانم که میگویند خودش جمع کرد و از ایران رفت؛ دومی هم جمع نکرده از ایران گریخت.
*اینک بار دیگر شاهد دستورالعمل جدید رفتن ایرانیان از ایران هستیم، آنهم برای کسی که قد بلندی داشت و توپ به سرش میخورد و وارد دروازۀ حریف میشد و پس از آن لابد بهصورت اتفاقی پرچم ایران به اهتزاز درمیآمد و به شکلی تصادفی سرود ملی ایران نواخته میشد و دل ایرانیان از شور و شعف پر میزد و به خیابان میآمدند و به هم تبریک میگفتند.
*«علی دایی»دلبستۀ به ایران است و به قول خودش ریشه در این خاک دارد. در دو دهه برای ایران و ایرانی افتخار آفرید و سالها آقای گل جهان بود. وقتی گروهی در برابر او شعارهای ساختارشکنانۀ قومی دادند، با صراحت تمام گفت نزد ما از این سخنان نگویید.
* اینکه کسی در پوشش کارشناس که البته خود پای این مرز و بوم ایستاده در شرایطی چنین سخن بگوید جای تعجب نیست. اما اینکه رسانۀ سراسری آن سخنان را پخش کند و به قهرمان ملی توهین شود جای تأمل دارد.
* آقای رسول خادم،عضو دورههای پیشین شورای شهر در سلامت و صداقتش هیچکس تردیدی ندارد. همه میدانند که ورزش زورخانهای و آداب پهلوانی، بهویژه در پایتخت، در زمان ما مدیون زحمات اوست و اگر هم جمهوری آذربایجان (بخوانیم جمهوری باکو و درستتر آنکه بگوییم جمهوری بادکوبه) ادعایی در این زمینه دارد و در سازمان فرهنگی و هنری یونسکو آن را ثبت کرده، چون جای امثال دایی و خادم در عرصه خالی است.
*آیا باید با ایشان هم چنان برخوردی شود؟ لابد او هم اتفاقی حریفان اینسو و آنسوی عالم را زمینگیر کرده و قهرمان ایران و قهرمان جهان شده است. جز اینکه او به ادب و آداب پهلوانی آراسته است، لابد او هم باید از ایران برود، یا قرار است آنها که رفتهاند، برگردند؟
ارسال نظر