وزیر امورخارجه خبر داد:
ایران تصمیم گرفته به میز مذاکره برگردد
وزیر امورخارجه کشورمان می گوید "ایران تصمیم گرفته به میز مذاکره برگردد".
به گزارش آیند، یکی از مهمترین اشارات حسین امیرعبداللهیان در گفت و گو با روزنامه ایران تأکید او بر این است که تهران مذاکرات هسته ای را از «بنبست» آغاز نمیکند.
وزیر امورخارجه کشورمان در این مصاحبه گفته است: "تصمیم ما این است به میز مذاکره برگردیم اما در حال بررسی این موارد هستیم که در میز مذاکره چگونه قرار است مذاکره کنیم و آیا میخواهیم به همان نقطهای برگردیم که از آن خارج شدیم یا روش دیگری را اتخاذ کنیم. بالاخره ما یک طرف هستیم و چند کشور دیگر در طرف مقابل ما قرار دارند. مهم این است مصمم به مذاکره و در حال بررسیهای دقیق برای شیوه مذاکراتی خود هستیم. در بررسی خود به این مسأله واقفیم که مذاکره چندجانبه است و ما همه مذاکره نیستیم ولی طرف اصلی مذاکره هستیم. باید ببینیم چگونه عمل کنیم که حقوق و منافع حداکثری ملت ما تأمین شود و اینکه تضمینی برای استمرار آن وجود داشته باشد."
وی تصریح کرده است: برخی ممکن است معتقد باشند نوع برخورد تیم جدیدی که وارد مذاکره میشود، شاید به گونهای باشد که عملاً مذاکرات به بن بست کشیده شود، در حالی که واقعاً این طور نیست. تیمی که قرار است درباره این موضوع کار کند با یک نگاه باز و با تمرکز بر استفاده از همه ظرفیت نخبگی کشور کار را در دست گرفته است. لذا ما در داخل هیچ مشکلی نداریم. مشکل ما نوع بازیای است که به طور مشخص امریکاییها میخواهند ارائه دهند. آقای بایدن یک ژست ضد ترامپ گرفته است اما وقتی میخواهد درباره ایران صحبت کند، همان پرونده تحریمی ایشان را زیر بغل دارد و تا این لحظه اقداماتی عملی برای لغو تحریم انجام نداده است. از این رو ما نسبت به نیت امریکاییها تردید جدی داریم و معتقدیم آنها تاکنون اقدام عملی نکردهاند
مهم ترین محروهای این مصاحبه در ادامه می آید:
- یکی از کارهایی که ما در حال انجام آنها هستیم، تشکیل تیمهای تخصصی در وزارت خارجه است و در تلاش هستیم اولویتهای اصلی کشور را در هر قاره و هر بخش از جهان استخراج کنیم. وقتی میگوییم اولویت یعنی ممکن است در یک حوزه اولویت ما فرهنگی باشد. در این حوزه نگاه فرهنگی در مناسبات ما غالب خواهد بود. در حوزهای دیگر ممکن است، نگاه اقتصادی، غالب و فعالتر باشد یا در بخشی دیگر از مناسبات، موضوع امنیتی و سیاسی مورد توجه قرار گیرد. از سوی دیگر ما از کار با سازمانهای بینالمللی هم غفلت نخواهیم کرد و به کارکرد سازمانهای بینالمللی و البته به نقصی که بویژه در مباحث تئوریک روابط بینالملل وجود دارد، توجه داریم. با درنظر گرفتن اهمیت بحث ساختار و کارگزار در روابط بینالملل معتقدیم هر یک از ساختارهای بینالمللی که ایجاد شده کارکردی دارند و ما میتوانیم از مسیر سازمانهای منطقهای و بینالمللی، بخشی از اهداف خود در سیاست خارجی را دنبال کرده و منافع خود را محقق کنیم.
- در نگاه آسیامحور قرار نیست همه سیاست خارجی ما به چین و روسیه گره بخورد. ما در راستای منافع مشترک ایران و چین از ظرفیت این کشور به عنوان یک قدرت اقتصادی نوظهور در مناسبات خود بهره خواهیم گرفت و از روسیه هم به عنوان یک همسایه در راستای سیاست همسایه محور و آسیامحور خود استفاده خواهیم کرد و تعاملات خود را با آنها خواهیم داشت اما همانطور که بهصراحت اعلام کردیم سرنوشت مردم و کشور را به برجام و هیچ کشوری بهطور مطلق گره نمیزنیم. منافع مشترک مبنای مناسبات است. ما در راستای منافع مشترک با این دو کشور کار میکنیم و به هر اندازه که بازخوردهای مثبت و بیشتر بگیریم، طبیعتاً این مناسبات عمیقتر خواهد شد؛ به عبارت دیگر هر مقدار منافع ملی ما در تعامل با چین و روسیه تأمین شود، حوزههای همکاریهای گستردهتری را تعریف خواهیم کرد.
اما باید اتفاقاتی را که در سیاست خارجی رخ داده است، خوب ببینیم؛ به عنوان مثال ما نباید نگاه واحدی به اروپا داشته باشیم چنان که آقای دکتر ظریف هم درباره حوزه اروپا به این جمع بندی نزدیک شده بود که اروپا فقط شامل سه کشور اروپایی که در برجام با ما مذاکره میکنند، نیست.
- من در سفر اخیر به نیویورک با چندین وزیر خارجه از کشورهای اروپایی از جمله آلمان، فرانسه و انگلیس ملاقات داشتم و در خلال این گفتوگوها متوجه شدم اگر مثلاً انگلیس درباره موضوعاتی تحفظ دارد، وزرای خارجه سایر کشورهای اروپایی بویژه غیربرجامی، نگاه متفاوتی دارند؛ یعنی حتی این کشورها آمادگی دارند در قالبهای تعریف شدهای در زمینه تجاری، فناوری و پزشکی با جمهوری اسلامی ایران کار کنند. معتقدم همه آنها از وضعیت پیش آمده در سالهای اخیر که نتوانستهاند با ایران کار اقتصادی و تجاری عمیق انجام دهند، احساس ضرر و زیان میکنند. بنابراین نگاه به اروپا حتماً در سیاست خارجی متوازن ما مورد توجه قرار خواهد گرفت.
- اینکه امروز چین و ایران قرارداد 25 ساله همکاری راهبردی منعقد میکنند، یک مسأله است اما اینکه این کشور و همچنین ایران باید به این نتیجه برسند که در این تعامل دوسویه از رهاورد برنامه جامع همکاریهای 25 ساله نفع متقابل میبرند، نکته دیگر است. آنچه برای ما اهمیت دارد، منافع ملی و نفع مشترکی است که هر دو میبریم اما به نظرم این بستگی به هنر سیاستمداران دارد که بتوانند با این بلوکبندیها و ائتلافهای موقت و رقابتهای جاری منافع حداکثری ملت را تأمین کنند.
- ما نمیخواهیم سرنوشت مردم و کشور را بهطور مطلق به چین و روسیه گره بزنیم. اما ما چین و روسیه امروز را متفاوت از گذشته میدانیم و رابطه با آن دو تاکنون در راستای منافع ماست. حال آنکه طیفی از غربگرایان در ایران وجود دارند که هم ضد چین و هم ضد روسیه هستند و وقتی ما یک سفر به روسیه میرویم یا با چین گفتوگو میکنیم، حملات شدیدی را آغاز میکنند و میگویند که سیاست «نه شرقی نه غربی» در حال فروپاشی است و تابلوی «نه شرقی نه غربی» جمهوری اسلامی فقط بر سر در وزارت خارجه باقی مانده است. اتفاقاً برخی از این دوستان غربگرا وقتی با یک طرف غربی مذاکرهای صورت میگیرد، هیچ وقت درباره آن ابراز نگرانی نمیکنند اما وقتی حرکتی به سمت شرق انجام میشود، بلافاصله موضعگیری و ابراز نگرانی میکنند.
- من یک برداشت شخصی و یک وظیفه سازمانی دارم که باید انجام دهم. در برداشت شخصیام معتقدم 6 قطعنامه سازمان ملل با تلاشی که همکاران من در گذشته کردند، کنار رفت و به یک سند تحت عنوان برجام تبدیل شد. قرار بود این توافق، مشکلات اقتصادی ما را حل کند و ما از این توافق نفع اقتصادی ببریم. اگر این اتفاق میافتاد و برجام خوب کار میکرد و ما نفع اقتصادی میبردیم، میتوانستیم بگوییم اتفاق خوبی رخ داده است به این معنا که 6 قطعنامه با یک سند که طرفهای ششگانه ما هم آن را تأیید کردند، برداشته شد و در مسیر درست قرار گرفتیم و مشکل تحریمها هم حل شد ولی برجام در زمان خود هم خوب کار نکرد و حتی اوباما اولین نقض کننده این توافق بود. در دوره ترامپ هم که شاهد رفتار خاص وی و خروجش از برجام بودیم، سه کشور اروپایی هم که فقط وعده دادند و اتفاقی رخ نداد. وقتی ما الان نگاه میکنیم، میبینیم روی میز یک سند قطور صد و چند صفحهای به نام برجام داریم که چهبسا از آن 6 قطعنامه هم کار را برای ایران سختتر کرده است. منظور من نتایج این توافق در صحنه عمل است.
- ممکن است از منظر تئوریک و حقوقی بتوان گفت ما قبل از برجام، شرایط خاصی داشتیم و ذیل فصل 7 شورای امنیت بودیم. ولی در این موقعیت و در صحنه عمل، اتفاقی به نفع ایران رخ نداده و تا الان برجام نتایجی برای تحقق منافع اقتصادی ما نداشته و به نفع ما کار نکرده است. این سند با همه فراز و نشیب تاکنون نفعی از منظر لغو تحریمها برای ما نداشته است.
- من در نیویورک با برخی از درخواستها برای بازگشت به مذاکره در وین مواجه شدم. برخی طرفها به من میگفتند که شما به مذاکرات وین برگردید و از همان نقطهای که از آن خارج شدید، مذاکره کنید؛ یعنی شش دور مذاکره کردیم که در دور ششم توافقاتی انجام شد و نقاط اختلاف و بنبست هم در موضوعاتی باقی ماند و آنها الان از ما میخواهند که به وین برگردیم و مذاکرات را از نقطهای شروع کنیم که ترک کردیم.
- من در صحبتهای اولیه خود به سه کشور اروپایی و آقای «جوزپ بورل» و آقای «گوترش» گفتم که ما درباره چگونگی مذاکره و نقطه آغاز آن بحث داریم و در حال جمعبندی هستیم اما اگر بخواهیم روند منطقی مذاکره را ببینیم شاید یک راه سادهتر وجود دارد و آن اینکه توافق کنیم دقیقاً به همان نقطهای که ترامپ از برجام خارج شد، برگردیم. براساس نظر شخص من اگر برای بازگشت به برجام ارادهای جدی در امریکا وجود داشته باشد، اصلاً نیازی به این همه مذاکره وجود ندارد. کافی است از همین فردا یک فرمان اجرایی از سوی رئیس جمهور امریکا صادر شود و آنها اعلام کنند به نقطهای که ترامپ از آن خارج شد، برمیگردند اما مسأله اینجاست ما این اراده و نیت را از امریکاییها در پیامهایشان میشنویم، ولی در رفتارشان نمیبینیم.
- ما از کانالهای مختلف دیپلماتیک این پیامها را دریافت میکنیم و آنها میگویند ما نیت جدی داریم و آقای «بایدن» برای بازگشت به برجام جدی است. آنها همچنین خیلی تلاش کردند از من یک بازه زمانی یا تاریخ دقیقی برای بازگشتمان به مذاکرات احیای برجام در وین دریافت کنند. من در واکنش به این درخواستها سؤالم از مقامهای واسطه این بود که آیا آقای «بایدن» ارادهای جدی برای بازگشت به برجام دارد؟ میگفتند بله. سؤال میکردم که این اراده جدی را چطور میخواهد به ما نشان دهد، میگفتند که اگر سر میز مذاکره بیاید، نشان میدهد. خب آنها پیشنهادهایی هم از سوی دولت امریکا داشتند من به آنها گفتم: باید نشانهای وجود داشته باشد که ثابت کند شما در این مسیر ثابتقدم و جدی هستید بنابراین باید اقدامی را به عنوان نشان دادن حسننیت خود انجام دهید؛ مثلاً 10 میلیارد دلار از پولهای ایران در بانکهای خارجی را آزاد کنید. تنها در این صورت است که معلوم میشود «بایدن» نیت واقعی دارد. در این میان برخی ایراد گرفتند که مثلاً ارزش برجام بیشتر از 10 میلیارد دلاری است که وزیرخارجه درباره آن صحبت میکند در حالی که هدف من از طرح این پیشنهاد این است که بتوانیم حداقل نشانه و اقدامی مثبت را از سمت امریکا برای گام برداشتن به سمت برجام ببینیم البته اگر راست میگویند که ما تردید جدی در موردش داریم. به هر حال ما نسبت به طرف مقابل بیاعتماد هستیم و این بیاعتمادی هم فقط در این دولت نسبت به طرف مقابل وجود ندارد. آقای دکتر ظریف، وزیر خارجه دولت قبلی هم این اواخر بیاعتماد بود و به این نتیجه رسیده بود نه به امریکا میتوان اعتماد کرد نه به سه کشور اروپایی طرف برجام.
- ما در بحث مذاکرات هستهای به صراحت به طرف مقابل اعلام کردیم صرف نظر از اینکه این بیاعتمادی وجود دارد، ما باید شاهد تلاشهایی از سه کشور اروپایی برای فشار آوردن به طرف امریکایی هم باشیم. آنها باید تلاش کنند این اعتماد را احیا و تقویت کنند. من به آقای «بورل» گفتم ما به میز مذاکره باز میگردیم اما شما که اینقدر نگران هستید و برای بازگشت ما به میز مذاکره اصرار میکنید و در روند تحولات برجام نقش هماهنگکننده دارید، باید به امریکا هم فشار بیاورید. گویا در بسیاری از اوقات اتحادیه اروپا و سه کشور اروپایی فقط به ما فشار میآورند
- هنگام حضورم در نیویورک طرفهای مقابل از من مرتب درباره زمان میپرسیدند و میخواستند بدانند که منظور من از تکرار واژه Soon (زود) چه وقت است؟ به صراحت گفتم: کلمه «زود» در فرهنگ ایرانی با فرهنگ غربی تفاوت زیادی دارد. من خطاب به آنها گفتم شما مقامهای غربی پنج سال و نیم بعد از برجام به ما دائماً میگفتید قرار است کانال مالی «اسپیوی» یا «اینستکس» بزودی باز شود اما با گذر چند سال هیچ اتفاق مهمی که در تراز اقتصاد بزرگ ایران باشد، رخ نداد پس کلمه «زود» از نظر شما سه کشور اروپایی یعنی پنج سال و نیم و بیشتر و بعد از این همه مدت هنوز هیچ اتفاقی رخ نداده است اما از نظر ما اینطور نیست و به محض اینکه به جمع بندی برسیم به مذاکره برمی گردیم.
- اتحادیه اروپا تأکید دارد مذاکرات از همان نقطهای شروع شود که در دور ششم متوقف شد. ما در حال بررسی و جمعبندی مباحث محتوایی هستیم. روزی که بخواهیم مذاکره کنیم یک سند به نام برجام روی میز است و یکسری نکات از مذاکرات صورت گرفته و همچنین یک پیشنویس از مجموع شش دور مذاکره در وین و نقاط اختلافی در اختیار داریم که نتیجه شش دور مذاکره است؛ بالاخره میخواهیم مذاکرهای کنیم که خروجی ملموسی داشته باشد. موضوع مورد بحث در شروع مذاکرات جزو مسائلی است که ما در گفتوگوهای تهران و بروکسل درباره آن صحبت کردیم و هنوز نیازمند بررسیهای بیشتر است تا به یک درک مشترک برسیم. ما فعلاً به صورت جداگانه با اعضای طرف مذاکره هم مشورت میکنیم.
- آقای باقری، معاون سیاسی وزارت خارجه کمتر از دو هفته پیش میزبان آقای انریکه مورا بود. ما بحث کردیم که نباید در بنبستها متوقف ماند. از جمله بنبستها اینکه ایران میتواند طبق بندی از برجام امکان خرید و فروش آزادانه سلاح را داشته باشد اما امریکاییها مخالف اجرای این بند هستند و این مخالفت کاملاً با برجام در تعارض است.
این مورد و موارد مشابه سبب شد مذاکرات متوقف شود یا به نوعی به بنبست برسد یا حداقل در نگاهی خوشبینانه با پیچیدگیهایی رو به رو شود. بنابراین قبل از اینکه با 1+4 وارد گفت گو شویم، با هماهنگ کننده اتحادیه اروپا گفتوگوهایی مقدماتی را انجام میدهیم.
- ما تصمیم گرفتهایم که این گفتوگوها را از نقطه بنبست شروع نکنیم و در بنبستها و ابهامات گیر نکنیم. وقتی میگوییم دولت سیزدهم عملگرا و نتیجهمحور است، به این معناست که با انجام مقدماتی وقتی پشت میز مذاکره قرار میگیریم به نتایج ملموس و بهتری برسیم. در همین چهارچوب یک دور از مذاکرات در تهران انجام شد.
بعد توافق کردیم ادامه گفتوگوها در بروکسل میان آقای باقری، معاون بنده و آقای «مورا» انجام شود. من هم در این فاصله با وزرای خارجه برخی از کشورها از جمله روسیه و چین، رایزنیهایی را به جریان انداختهام و آنها را در جریان فرایندی که در حال طی شدن پیرامون موضوع هستهای است، قرار میدهم. واقعاً برای ما مهم است که دوستانمان را در جریان قرار دهیم و مشورت داشته باشیم. آقای باقری هم با سفرای برخی از کشورهای اروپایی ملاقات کردند و مقرر شد در سفر به بروکسل این گفتوگوها را به صورت جداگانه با سه کشور اروپایی انجام دهند اما همه این گفتوگوها مقدمهای است برای اینکه بتوانیم بعد از بروکسل بزودی وارد گفتوگو با 1+4 شویم.
- من با آقای لاوروف درباره این موضوع[ابراز نارضایتی برخی از طرف های برجام از آغاز گفت و گو ها در بروکسل] صحبت کردم و ایشان خرسند بود که بالاخره این گفتوگوها در تهران کلید خورده و در بروکسل هم ادامه پیدا کند. ما زمانی از کلید واژه «مذاکره» استفاده میکنیم که به صورت جمعی با کشورهای 1+4 سر یک میز بنشینیم. در واقع گفتوگوهای بروکسل، گفتوگوهای مقدماتی برای ورود به مذاکره با 1+4 با استفاده از نقش هماهنگ کننده اتحادیه اروپا در این موضوع خواهد بود.
- فکر میکنم همه اتفاق نظر دارند که باید به توافق هستهای فقط در چهارچوب خود آن پرداخت. پیش از این آقای عراقچی هم در خلال مذاکرات به صراحت گفتهاند که گفتوگوهای وین بر موضوع هستهای و لغو تحریمهای ایران متمرکز است. مذاکره با 1+4 با توجه به قانون مجلس ناظر بر لغو تحریمهاست؛ یعنی موضع ما کاملاً روشن است زمانی که وارد مذاکره شویم هر اقدامی که بخواهیم انجام دهیم باید ناظر بر لغو تحریمها باشد و در این چهارچوب حرکت خواهیم کرد اما گاهی اوقات امریکاییها و برخی از طرفهای اروپایی مذاکره کننده زیادهخواهیهایی را هم مطرح میکنند؛ از جمله اینکه میگویند باید درباره مسائل منطقهای هم با ایران گفتوگو کنند. ما به صراحت گفتیم مسائل منطقه به خود منطقه برمیگردد و برنامهای برای این گفتوگوها با آنها نداریم. اما اینکه آیا این مسأله میتواند مانعی برای گفت وگوهای برجام ایجاد کند باید گفت اصلاً ما این موضوع را در دستور کار قرار ندادهایم.غربیها، این موضوع را گاهی مطرح میکنند اما نه از طرف آنها به عنوان شرط مذاکرات مطرح است و نه ما هرگز این موضوع را خواهیم پذیرفت. اساساً تجربه شخصی خود من نشان میدهد و خیلیها هم در دستگاه دیپلماسی این باور را دارند که شما نمیتوانید با امریکاییها پروندههای متنوعی را در یک میز مذاکره باز کنید زیرا نتیجه آن میشود پروندههای باز، نیمه تمام و بدون نتیجه. اگر واقعاً امریکاییها اراده جدی داشتند باید خودشان بهطور خودکار به همان نقطه خروج از برجام باز میگشتند اما الان به دنبال مذاکره هستند. در هر حال مذاکره ما محدود به موضوع هستهای و برجام خواهد بود.
- ما گفتوگوهایی را با عربستان سعودی شروع کردهایم که چند دور انجام شده و همچنان ادامه دارد. ما منادی جدی هرگونه گفتوگو و همکاری منطقهای هستیم. اساساً مرتبط کردن موضوع مذاکرات هستهای با مسائل منطقهای به بیراهه رفتن طرفهای مقابل ما در مذاکرات هستهای است؛ به عنوان نمونهای از این مباحث بگویم، همکاران من در قالب گفتوگوهای وین توافقی داشتند که در چهارچوب این توافق مقرر شد تعدادی از زندانیان دوتابعیتی که در ایران مرتکب جرم قطعی بوده و محکوم شدهاند با تعدادی از اتباع ایرانی زندانی در امریکا و مناطق دیگر تبادل شوند. امریکاییها 24 ساعت قبل از تبادل به یکباره به انگلیسیها اعلام کردند که منتظر بمانند و انجام این کار را منوط به گفتوگوهای هستهای کنند. من در نیویورک به وزیر خارجه جدید انگلیس گفتم شما از یک طرف در چهارچوب توافقی که در خلال مذاکرات هستهای صورت گرفته از ما میخواهید فردی را که در ایران مرتکب جرم شده آزاد کنیم اما امریکاییها در دقیقه 90 یک موضوع کاملاً انسان دوستانه را به گفتوگوهای وین و موضوع هستهای ربط میدهند و مانع از انجام این تبادل میشوند. این مسأله اصلاً قابل قبول نیست و باید مسائل را از هم جدا کرد. خب وقتی این اتفاق میافتد از نظر ما نشان دهنده عدم جدیت امریکایی هاست. اگر آنها میخواهند باید مسائل را سادهسازی کنند نه اینکه پیچیدهتر کنند.
- من به وزیر خارجه عمان گفتم: از شما میخواهم مواضع ما را به بقیه کشورها هم منتقل کنید و این اطلاعات را در اختیار آن دسته از کشورهایی هم که با ما رابطه ندارند، قرار دهید. ما مایل هستیم این کشورها بدانند اگر در زمینه برجام اقدامی انجام میدهیم به هیچ وجه علیه منطقه و هیچ یک از همسایگان ما نخواهد بود. آقای باقری هم تماسها و دیدارهای فشردهای دارند. ما از وزیر خارجه عمان خواستیم این اطلاعات را در اختیار همه کشورهای منطقه خلیج فارس قرار دهد. من بزودی سفری به منطقه خواهم داشت و علاقهمند هستم همسایگان و دوستانمان در منطقه را در جریان گفتوگوهای هستهای هم قرار دهم. ما در برابر امریکاییهایی که تلاش میکنند با دادن اطلاعات اشتباه، ایران هراسی را تشدید کنند، ساکت نیستیم و سعی میکنیم توضیحات واقعی و دقیقی را به همسایگان و کشورهای منطقه ارائه دهیم تا اتفاقات گذشته تکرار نشود. در مذاکرات هستهای که به برجام انجامید، کشورهای منطقه نگران اتفاقاتی بودند که میان ایران و امریکا و کشورهای غربی رخ داد؛ یعنی این طور ارزیابی کردند که قرار است با برجام یک تغییر ژئوپلیتیکی در منطقه رخ دهد در حالی که من در رایزنیهای اخیر به آنها گفتهام که ایران پیشگام نهضت هستهای شدن در منطقه بوده و این باعث آگاهی حاکمان و مردم منطقه شده است و امروز اکثر کشورهای منطقه به دنبال استفاده از انرژی صلحآمیز هستهای هستند؛ یعنی پیشگامی و مقاومت ایران باعث رشد و پیشرفت آن در نیل به دستاوردهای هستهای با استفاده از ظرفیتهای هستهای صلحآمیز در کل منطقه شده است. امریکاییها به منطقه القا میکردند که چون نفت دارید نباید سراغ نیروگاه اتمی بروید!
- گفتوگوهایی میان ما و عربستان سعودی شروع شده است. عربستان در سالهای گذشته در قبال جمهوری اسلامی ایران رفتار سازندهای نداشته است. این امر در حافظه تاریخی مردم ما ثبت شده است لذا قبل از اینکه مسأله هماهنگی میان نهادهای داخل ایران درباره رابطه با ریاض مورد توجه قرار گیرد، باید دانست که بویژه در سالهای اخیر تجربیات ناخوشایندی نسبت به عربستان سعودی در ذهن و افکار عمومی مردم ایران شکل گرفته که به دلیل انجام اقداماتی از سوی این کشور بوده است. بالاخره وقتی رسانهای که وابسته به عربستان سعودی است، یک سری از مسائل مربوط به ایران را بزرگنمایی میکند، مردم متوجه میشوند و میتوانند گزارشهایی را که این رسانه از ایران منتشر میکند با واقعیات تطبیق دهند و متوجه شوند که تا چه اندازه اغراق صورت گرفته است. این امر به رفتار و سیاستهای عربستان سعودی باز میگردد.
گفتوگوهایی هم که اکنون با وساطت عراق میان تهران و ریاض جریان دارد به دنبال تصمیمی است که در سطح ملی کشورمان گرفته شده است و همه بخشها و دستگاه سیاست خارجی که مسئول اجرای سیاست خارجی است، با هماهنگی کامل اقدام میکنند اما ما حس میکنیم سعودیها بتدریج و با کندی در این رابطه حرکت خواهند کرد البته آنها به دلیل نوع ساختار حکومتی که دارند، نشان دادهاند که ممکن است به یکباره تصمیمی در سطوح بالا بگیرند که سبب گشایشی سریع در مناسبات شود که ما در چهارچوب سیاست همسایگی استقبال میکنیم. به هر حال ما معتقدیم سعودیها هنوز به فرصت بررسی و آمادگی بیشتری نیاز دارند و ما راه را برای آنها باز گذاشتهایم که هر وقت خواستند به روابط طبیعی با ایران بازگردند و گفتوگوهای موجود را مثبت و رو به جلو میدانیم.
- برای تحقق شعار همکاریهای منطقهای یک مکانیسم عالی را طراحی کردهایم که بزودی جزئیات آن منتشر می شود و پیام مثبتی به کشورهای منطقه میدهیم که در ایران در سطوح بالا ضرورت این نوع همکاریها دیده شده و قرار است از طریق مکانیسم ویژه ای دنبال شود. ما نمیخواهیم با شعار همکاری با همسایگان پیش رویم بلکه به دنبال رقم زدن اتفاقاتی روی زمین برای ایران و همه همسایگان هستیم که منافع مشترکی برای همه داشته باشد. در این مسیر همه همسایگان ما مد نظر قرار دارند حتی کشورهایی که امروز روابط دیپلماتیک با ما ندارند.
- ما در وزارت خارجه برای مذاکره چند نکته مد نظر داریم؛ یک حتماً ما از ظرفیت و مشورت دوستانی که در گذشته در وزارت خارجه مسئولیت داشتند و درگیر این پرونده هستند، استفاده خواهیم کرد. بالاخره تجربه و اشرافی که این دوستان به موضوع برجام دارند، میتواند در راستای بهرهگیری از خرد جمعی برای ما مفید باشد.
ارسال نظر