|
| کد مطلب: ۹۱۲۸۲
لینک کوتاه کپی شد

راهکارهای مواجهه والدین با کودکان در شرایط بحران

اگر کاری برای فرزندمان انجام می‌دهیم، باید توجه کنیم که این کار، حق اوست. پس نباید بر سر کودکان منت بگذاریم و کودک را به‌واسطه آنها بازخواست کنیم.

راهکارهای مواجهه والدین با کودکان در شرایط بحران

هرا خلقی، مشاور کودک و خانواده اظهار کرد: سرزمینی که ما در آن زندگی می‌کنیم، مستعد انواع بحران‌هاست؛ از سیل و زلزله و مشکلات اقتصادی گرفته تا کرونا و ناآرامی‌های اخیر. این شرایط می‌تواند برای کودکان ما آسیب‌زا باشد و منابع مورد اعتماد کودک را از بین ببرد. باید یاد بگیریم چگونه در برابر این شرایط مقاوم باشیم و از کودکان خود حفاظت کنیم تا کمترین آسیب را در آنها شاهد باشیم.

وی ادامه داد: یونیسف در اولین ماده از اعلامیه حقوق بشر خود، هر انسان زیر ۱۸ سال را کودک می‌داند. با دقت در این جمله، متوجه می‌شویم که تفاوتی میان زیبا بودن، خوش‌رفتار بودن، پسر یا دختر بودن، ثروتمند یا فقیر بودن و... وجود ندارد و همگی به صرف انسان بودن، کودک به‌حساب می‌آیند. در بخش دوم جمله متوجه می‌شویم که نباید از بچه‌های زیر ۱۸ سال انتظارات زیادی داشته باشیم و بپذیریم که آنها کودک هستند.

این مشاور کودک و خانواده به تشریح معنای بحران پرداخت و گفت: هر تغییر ناگهانی که در اثر رخ‌ دادن حوادث غیرمترقبه در شرایط عادی زندگی اخلال ایجاد کند، بحران به‌حساب می‌آید. بنابراین، ممکن است تصادف هم یک بحران محسوب شود، چون قابل پیش‌بینی نیست. این بحران می‌تواند در سطح جمعی یا فردی رخ دهد، یعنی می‌تواند در سطح فردی، خانوادگی، شهری، کشوری و یا جهانی ایجاد شود. ما امروز می‌خواهیم بیشتر در خصوص بحران‌زدگی کودکان صحبت کنیم. گاهی اوقات، افراد در حالتی قرار می‌گیرند که انگار هیچ راه چاره‌ای برای حل آن ندارند. برای مثال در بحران کرونا، نه بچه‌ها و نه پدر و مادرها نمی‌توانستند راه‌حلی ارائه دهند. ممکن است بچه‌ها در این شرایط احساس ناتوانی و درماندگی داشته باشند و تصور کنند کسی نمی‌تواند به آنها کمک کند. این حالت بسته به سن بچه، توانایی‌ها و فضای خانواده‌ متفاوت خواهد بود.

بحران به‌مثابه سوگ

وی افزود: در وضعیت دشوار، بالاخره راه‌حلی وجود دارد و می‌توان از کسی کمک گرفت. در این وضعیت، افراد می‌توانند با خلاقیت فردی خود تأثیرگذار باشند و مسئله را تا حدودی حل کنند، اما در وضعیت بحرانی راه‌حلی موجود نیست و حداقل باید بازه‌ای زمانی طی شود تا بتوانیم به حل آن فکر کنیم. در این شرایط، کودکان اعتماد به نفس و اعتماد خود را به یک‌سری افراد از دست می‌دهند. شاید تجربه ما در بحران شبیه به تجربه سوگ باشد و علائم آن را در خود و اطرافیان‌مان مشاهده کنیم.

خلقی مسئولیت والدین نسبت به فرزندان را حق آنها دانست و تصریح کرد: اگر کاری برای فرزندمان انجام می‌دهیم، باید توجه کنیم که این کار، حق اوست. پس نباید بر سر کودکان منت بگذاریم و کودک را به‌واسطه آنها بازخواست کنیم. البته توجه داشته باشیم که بچه‌ها هم حقی بر گردن والدین دارند و ما باید آنها را تربیت کنیم و حد و مرزها را آموزش دهیم. کودکان به این موارد نیاز دارند و باید برای روبرو شدن با واقعیت‌های جامعه آماده باشند.

وی ادامه داد: واکنش‌های کودکان به بحران متفاوت و عوامل مرتبط با این امر بسیار زیاد است. مثلا، یکی از آنها این است که انسان‌ها متفاوتند و قرار نیست رفتار یکسانی داشته باشند. همچنین عوامل سنی و رشدی کودکان در نوع واکنش‌ آنها تأثیرگذار است. در بحران کرونا، کودکان کلاس اولی و آنهایی که انتخاب رشته داشتند، متحمل بیشترین آسیب شدند. پس در مواقع خاص، برخی کودکان آسیب‌های شدیدتری می‌بینند و از همین رو، واکنش‌های شدیدتری نشان می‌دهند. یکی دیگر از موارد تأثیرگذار، وضعیت پیشین کودک است. مانند اینکه پدر و مادر کودکی از هم جدا شده باشند و در حالی که هنوز آسیب قبلی کاملا برطرف نشده است، موضوع جدیدی اتفاق بیفتد.

واکنش کودکان در بحران

این مشاور کودک و خانواده به انواع واکنش‌های کودکان در بحران‌ها پرداخت و گفت: اگر زمانی کودک یکی از این عوامل را داشته باشد، به معنای آن است که مستقیما در معرض بحران قرار دارد؛ مات بردن، لرزیدن، خیره‌ شدن، تیک‌های عصبی، بی‌اختیاری در ادرار و مدفوع، احساس خفگی و...، بعضی از واکنش‌های جسمی کودکان در لحظات بحران است. همچنین بچه‌های کوچک‌تر شروع به جیغ‌ کشیدن می‌کنند، به‌گونه‌ای که نمی‌توان آنها را ساکت کرد. در وضعیت‌ استرس شدید، ماهیچه‌ها به سرعت کوتاه می‌شوند و به همین علت ممکن است قسمت‌هایی از بدن بسیار دردناک شود. دلیل کنترل نشدن ادرار هم همین است. نباید تصور کنیم اگر بچه‌ها در مواقعی ساکت هستند و واکنشی ندارند، اتفاقی برایشان رخ نداده؛ ممکن است اتفاقات زیادی برای آنها افتاده باشد که بعدا در رفتارشان خود را نشان می‌دهد.

وی افزود: در واکنش‌های احساسی به بحران، هر چه بچه‌ها بزرگتر باشند، ممکن است احساس شرم، گناه و خجالت‌شان بیشتر باشد. ناراحتی، غمگینی و خشم، از دیگر واکنش‌های احساسی در مواقع بحران است. همان‌گونه که گفتیم، در تجربه بحران ممکن است کسی غم شدیدی تجربه کند. چنین فردی بسیار بی‌حال و خسته است و دوست ندارد اطرافش شلوغ باشد. مشکلات یادگیری در کودکان، از علائم شناختی بحران است. تمرکز نداشتن و افت تحصیلی، از دیگر واکنش‌های شناختی هستند. پس با دیدن این رفتارها و واکنش‌ها در کودکان خودتان یا دیگران، بدانید چیزی در درون کودک به شدت او را آزار می‌دهد.

خلقی به بیان توضیحاتی در خصوص راهکارهای مواجهه والدین با کودکان در شرایط بحرانی پرداخت و اظهار کرد: اولین قدم، درک احساس کودک است. والدین باید تلاش کنند که با احساسات کودک مبارزه نکنند و آنها را بپذیرند. مثلا، هنگامی که از جملاتی مانند «نترس؛ اتفاقی نیفتاده.» استفاده می‌کنیم، در حال القای ترس به کودک هستیم و رفتار او را غلط جلوه می‌دهیم. کودک پیش خود تصور می‌کند که این ترسیدن او هم کار اشتباهی بوده و به این صورت، بحران شدیدتر می‌شود. هر چقدر سعی کنیم احساس بچه‌ها را کنترل کنیم، آن را تشدید کرده‌ایم. پس وقتی متوجه می‌شویم برای کودکان‌مان احساسی پیش‌ آمده، بدون قضاوت کردن آن، اجازه دهیم تا فرزندمان صحبت کند. گاهی اوقات لازم است سکوت کنیم و فقط گوش بدهیم.

ممنوعیت سرزنش و نصیحت در شرایط بحران

وی ادامه داد: ممکن است در مواقع بحران، کودکان علاقه‌ای به لمس و نوازش نداشته باشند. در این شرایط باید از خود کودک پرسید که آیا دوست دارد در پیش او حضور داشته باشیم یا خیر. اگر جواب کودک منفی بود، باید به او اطمینان بدهیم که از کودک ناراحت نیستیم و برای کمک به او حضور داریم. سرزنش و نصیحت در شرایط بحران، کار غلطی است. ما در بحران نمی‌توانیم کاری انجام دهیم و نباید در خصوص بهبود اوضاع به کودک دروغ بگوییم. باید تلاش کنیم اطلاعات غلط فرزندانمان از شرایط را اصلاح کنیم و به اندازه‌ای که نیاز است، به او اطلاعات بدهیم.

این مشاور کودک و خانواده به عدم شتاب‌زدگی در تغییر رفتار اشاره کرد و گفت: باید وضعیت کودک را درک کنیم و برای او تنبیه و تشویقی در نظر نگیریم. والدین باید در مواقع بحران استاندارهای درسی خود را کاهش دهند و به کودک فشار زیاد وارد نکنند. بچه‌ها در مواقع بحران به ناز و نوازش بیشتر نیاز ندارند، بلکه به حمایت احتیاج دارند. همین که در دسترس و شنوا باشیم، مشکلات‌شان را درک کنیم و به آنها اعتبار بدهیم، کافی است. والدین باید توجه داشته باشند که در خصوص رفتار فرزندانشان با دیگران درد و دل نکنند. درد و دل کردن باعث می‌شود کودک احساس شرم و همان وضعیت را حفظ کند. پدر و مادرها باید به رفتار و آرامش خودشان دقت کنند. اگر والدین شرایط باثباتی نداشته باشند، نمی‌توانند به فرزندان خود کمک کنند. پس بهتر است اول به خودمان بپردازیم.

انتهای پیام/

ارسال نظر

پربازدیدترین