رابطه نرخ بهره با روی آوردن مردم به خرید مسکن چیست؟
یک صاحبنظر ارشد اقتصادی با بررسی وضعیت بازار مسکن و نسبت آن با سایر بازارها، مسکن را در بنبست تاریخی توصیف کرد.
عبده تبریزی، با اشاره به وضعیت نرخ سود بانکی و با یادآوری اینکه نفوذ بانک مرکزی در حدی نیست که بتواند نرخ سود را به شکل تمامعیار کنترل کند، به این موضوع پرداخت که آنچه در بازار پول میگذرد، حکایت از رواج نرخهای بالاتر از ۲۰درصد دارد؛ کمااینکه نرخ اوراق گام در حال حاضر ۵/ ۳۱درصد است و در برخی ابزارهای رسمی بورسی نیز نرخهایی در حدود ۲۶ تا ۲۷درصد وجود دارد.
عبدهتبریزی توضیح داد: در حال حاضر نرخ وام گرفتن دولت به واسطه انتشار اوراق بدهی حدود ۲۷درصد و نرخ اعلامی رسمی در شبکه بانکی صرفا برای حفظ ظاهر ۱۸درصد است؛ در این شرایط طبعا سرمایهگذاران حاضر در بازار مسکن انتظار نرخهای بازدهی بالاتری از رقم واقعی سود رایج در شبکه بانکی دارند.
از نگاه این صاحبنظر ارشد اقتصادی یک علت اینکه در سالهای اخیر حجم قابلتوجهی از پول روانه بازارهای مالی و نیز بازار داراییهایی از قبیل بازار ملک شده، همین اصرار سیاستگذار پولی بر ظاهرسازی درباره نرخ پایین سود بانکی است که موجب میشود سرمایهها در جایی به جز بازار پول بنشیند.
عبده تبریزی همچنین به این مساله پرداخت که بخش مولد اقتصاد نمیتواند بازدهی مورد انتظار سرمایهگذاران را تامین کند و به همین خاطر، پولها صرفا با هدف «حفظ ارزش» از جایی مثل بازار ملک سر در میآورد؛ کمااینکه آثار ویرانگر نقدینگی سرازیر شده در این بازار بهخصوص طی دهه ۹۰ که تولید و به طور کلی بخش صنعت دچار آسیب جدی شده، مشهود بوده است.
او با بیان اینکه بین بازارهای رمزارز، سکه، طلا و مسکن، انتخاب بسیاری از سرمایهگذاران با توجه به ریسکهای سه گزینه اول همواره مسکن بوده است، گفت: در جایی که پول نمیتواند سر از داراییهای مولد درآورد و گزینههایی مثل ارز و سکه نیز پرریسک تلقی میشود، مسکن و پس از آن بورس به انتخاب اصلی سرمایهگذاران تبدیل میشود.
عبده تبریزی در تشریح وضعیت بغرنج بخش مسکن در ایران به این موضوع پرداخت که با ادامه رویه موجود، خانهدار شدن در شهرهای بزرگ مثل تهران برای جوانان تبدیل به آرزو خواهد شد و به نظر میرسد وضعیتی مشابه کرهجنوبی در جایی مثل تهران در حال حاکم شدن است.
وی توضیح داد: مساحت کرهجنوبی تقریبا اندازه استان سمنان در کشور ماست و تبدیل شدن مسکن ملکی به مساله در این کشور دستکم از این منظر قابل فهم است. اما مجموعه مسائلی که تشریح شد وضعیت مسکن در ایران را به نقطهای رسانده که خانهدار شدن در کشور ما نیز در حال تبدیل شدن به رویا و آرزو مانند کرهجنوبی است. سرمایهگذاران خانههای خالی را فقط با هدف حذف ارزش دارایی خود خریداری میکنند و دست عمده متقاضیان مصرفی از خرید ملک کوتاه است.
او به فقدان سیاست آمایش سرزمین در ایران به عنوان یکی از دلایل حبابی شدن قیمت مسکن در شهرهای بزرگ اشاره کرد و گفت: امکانات در شهرهای بزرگ تجمیع شده و محدودیت آنها در شهرهای کوچک خود عاملی برای افزایش تقاضای سکونت در ابرشهرهای ایران است. این وضعیت به مشکل مسکن در شهرهای بزرگ دامن زده است. عبده در عین حال به کاهش چشمگیر عرضه در چند سال اخیر ناشی از رکود فراگیر ساختوساز اشاره کرد و آن را عامل دیگری برای حبابی شدن قیمت در جایی مثل تهران معرفی کرد.
این صاحبنظر ارشد اقتصادی در بخش پایانی سخنان خود پس از ارائه تصویری از بخش مسکن در حال حاضر به طرح یک راهحل کلی اما بنیادی و مهم برای برونرفت از وضعیت کنونی پرداخت و گفت: راه خروج از بنبست مسکن، وجود «قانون خوب» و «مجری توانمند» است. مسائل بخش مسکن به حدی انباشت شده که نیازمند حضور یک سیاستگذار توانمند و منظم با برخورداری از فکر منسجم و قائل به چارچوب تئوریک است.
وی افزود: مسائل بخش مسکن اگرچه پیچیده اما قابل حل است. اما اکنون جای خالی قانون خوب و مجری توانمند در بخش مسکن مشهود است. او در این رابطه بر ضرورت عادلانه بودن نظام مالیاتی تاکید کرد و ضمن یادآوری اینکه بسیاری از نهادهای بزرگ همین حالا از پرداخت مالیات معاف هستند، گفت: در حال حاضر زمان مناسبی برای اجرای طرح مالیات بر عایدی سرمایه نیست، چراکه برای اجرای چنین مالیاتی نیازمند سرمایه اجتماعی هستیم و از این رو مقطع زمانی فعلی نمیتواند برای عملیاتی کردن این مالیات انتخاب مطلوبی باشد. او «مالیات بر معامله» را انتخاب مناسبتری از مالیات بر عایدی سرمایه دانست که دولت میتواند روی آن متمرکز شود و افزود: مالیات بر معاملات سادهترین شکل مالیات است که با کمترین فساد قابلیت اجرا دارد.
ارسال نظر