سیاستمداران علیه اقتصاددانان /شاید هنوز دیر نشده باشد
شاید تا پیش از دهه 90 مهمترین مشکلات اقتصاد ایران به آن حد نرسیده بودند که اقتصاددانان از آنها به عنوان بحران یاد کنند. ادبیات ابرچالشها برای این به وجود آمد که به سیاستگذار بگویند اگر فکری نشود، همین مشکلات کوچک اقتصادی رفتهرفته بزرگ میشوند و حلوفصل آنها از چارچوب راهحل اقتصادی خارج میشود.
محمد طاهری، سردبیر هفته نامه تجارت فردا در یادداشتی در سالنامه این هفته نامه به بیانیه سال گذشته 5 اقتصاددانان شاخص پرداخته و به این سوال پرداخته است که «چرا صدای اقتصاددانان شنیده نمی شود؟» در ادمه متن این یادداشت آمده است؛
تحلیلی اقتصادی بر اعتراضات اجتماعی
صبح روز چهاردهم مهر 1401 سایتها و کانالهای خبری متن بیانیهای را منتشر کردند که تحلیلی اقتصادی بر اعتراضهای اجتماعی آن روزهای کشور بود. بیانیه را محمدمهدی بهکیش، حسن درگاهی، محمد طبیبیان، موسی غنینژاد و مسعود نیلی پنج اقتصاددان مدافع اقتصاد آزاد امضا کرده بودند. این اقتصاددانان در چهار دهه گذشته همواره بیشترین نگرانی را درباره سیاستگذاریهای غلط اقتصادی و خطاهای نظام حکمرانی ابراز کرده و در این سالها بارها و بارها نسبت به تعویق سیاسی اصلاحات اقتصادی هشدار داده و این روزهای پرآشوب را نیز پیشبینی کرده بودند. اقتصاددانان در این بیانیه به تحلیل ریشههای اقتصادی اعتراضهای اخیر پرداخته و خواستار آزادی معترضان بازداشتشده و فراهم آوردنِ شرایط طرح و بیان آزادانه انتقادها و ابراز اعتراضهای رسمی و مسالمتآمیز شدند.
در پیچ خطرناکی قرار داریم
ویژگی مشترک اقتصاددانانی که بیانیه را امضا کردند، اعتقاد عمیق آنها به مبانی اقتصاد آزاد است که هرکدامشان در چهار دهه گذشته برای ترویج آن تلاش زیادی کردهاند. ضمن اینکه این جمع سالهای طولانی است نسبت به عواقب سیاسی و اجتماعی ابرچالشهای اقتصادی هشدار میدهند.
توپ از زمین اقتصاد خارج می شود اگر...
آنها در یک دهه گذشته به کرات گفتهاند اگر روندهای موجود اصلاح نشود و وضعیت بحرانی متغیرهای اقتصادی ادامه پیدا کند، توپ از زمین اقتصاد خارج شده و به زمین سیاست و امنیت میافتد. در این صورت ترمیم دوباره متغیرهای آسیبدیده بسیار دشوار خواهد بود. اکنون آن اتفاق نگرانکننده در ابعاد کوچک رخ داده و جامعه نسبت به شرایط سخت و دشوار اقتصادی و اجتماعی به اعتراض برخاسته است. از آخرین بیانیه مشترکی که اقتصاددانان مدافع اقتصاد آزاد به صورت مشترک امضا کردهاند، سالهای طولانی میگذرد اما اعتراضهای اخیر، آنها را متقاعد کرده است که در بیانیهای مشترک نسبت به وضع موجود ابراز نگرانی کنند. این پنج اقتصاددان عبارتاند از محمدمهدی بهکیش، محمد طبیبیان، موسی غنینژاد، مسعود نیلی و حسن درگاهی.
محمدمهدی بهکیش که فارغالتحصیل رشته اقتصاد از دانشگاه ایندیانا بلومینگتون آمریکاست، سالها در دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی که به صورت سنتی در اختیار طیف اقتصاددانان چپگرای اسلامی است، اصول اقتصاد آزاد را تدریس کرده و سالهاست از بخش خصوصی و تجارت آزاد دفاع میکند. دکتر بهکیش چهار برادر، خواهر و شوهر خواهر خود را در مبارزات قهرآمیز علیه حکومت از دست داده اما همواره مسیرهای صلحآمیز را به جامعه پیشنهاد میکند. دکتر بهکیش سالها در تشکلهای بخش خصوصی حضور داشته و تجار و کارآفرینان را با مواهب اقتصاد رقابتی آشنا کرده است.
محمد طبیبیان فارغالتحصیل رشته اقتصاد از دانشگاه دوک است و به واسطه صراحت بیان و طرح آزادانه نظراتش شهرت دارد. دکتر طبیبیان مدتی در سطوح پژوهشی و برنامهریزی سازمان برنامه و بودجه حضور داشته و از بنیانگذاران اصلی موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامهریزی است. ردپای او را در تهیه و تنظیم برنامههای اول و دوم توسعه به وضوح میتوان دید.
موسی غنینژاد را نیز به خاطر طرح نظراتش در دفاع از لیبرالیسم و بازار آزاد میشناسیم. او فارغالتحصیل رشته اقتصاد از دانشگاه سوربن است و در سالهای گذشته همواره به نقد سیاستهای اقتصادی دولتها پرداخته است. اگر ماموریت دکتر طبیبیان و دکتر نیلی را آگاهسازی سیاستمداران بدانیم، ماموریت دکتر غنینژاد مبارزه با روشنفکران چپگرا بوده است.
مسعود نیلی و حسن درگاهی نیز که از نظر فکری شباهت زیادی به هم دارند، هر دو فارغالتحصیل رشته اقتصاد از دانشگاه منچستر هستند. نیلی سالها سابقه حضور در سازمان برنامه و تدریس اقتصاد را در دانشکده اقتصاد دانشگاه شریف دارد و حسن درگاهی نیز در دانشگاههای شهید بهشتی و شریف تدریس میکند. دکتر نیلی سابقهای طولانی در سیاستگذاری دارد و بهطور ویژه، برنامه سوم توسعه با محوریت او تهیه شده است اما دکتر درگاهی بیشتر سابقه حضور در دانشگاه را دارد و به ندرت وارد تعامل با سیاستمداران شده است.
این جمع به اقتصاددانان نسل اول معروفاند. اقتصاددانانی که خیل کثیری از اقتصاددانان جوان را آموزش دادهاند و رونق و اعتبار دانشکدههای اقتصاد مدیون تلاش آنهاست. فارغ از موضعگیری این جمع آزادیخواه، آنچه اهمیت زیادی دارد، تحلیل آنها از ریشههای اعتراضهای اخیر است.
بیانیه پنج اقتصاددان که شاید تنها بیانیه تحلیلی و تبیین ریشهای از اعتراضها بود و مرزبندی جدیدی میان اقتصاددانان و همچنین آکادمیسینها ایجاد کرد، انعکاس وسیعی در جامعه داشت. برخی معتقد بودند بیانیه در تبیین شرایط موجود، محافظهکارانه نوشته شده است. برخی آن را تحلیلی سیاسی توصیف کردند و انتشارش را در شرایط موجود به سود کشور ندانستند و برخی هم خواستار توجه جدی حاکمیت به دغدغههای امضاکنندگان بیانیه شدند. ساعتی پس از انتشار بیانیه، تحلیل اقتصاددانان از وقایع دردناک آن روزها به خبر اصلی رسانهها و خبرگزاریها تبدیل شد و فردای آن روز اغلب روزنامهها عنوان اصلی خود را به این بیانیه اختصاص داده بودند. اما اقتصاددانان در بیانیه چه چیزی نوشته بودند؟
ارسال نظر