میانجیگری چین در بهبود روابط ایران و عربستان سعودی یک درس مهم برای سیاستگذاری خارجی کشورمان دارد و آن ضرورت سازگاری منافع ژئوپلیتیک ایران با الگوی «ابتکار امنیت جهانی» چین و فرصتسازی از آن است.
چین همواره به عنوان یک منبع منفعت اقتصادی، جذب سرمایهگذاری و تکنولوژی در ایران نگریسته میشده است. اما واقعیت این است که چین به لحاظ انجام سرمایهگذاری گسترده بهای چندانی به کشورهای دارای اقتصاد کم حجم و تحت تحریمهای بینالمللی نمیدهد. پس ایران باید روی نقطه قوت خود که همان برتری ژئوپلیتیک و ایفای نقش ثباتزایی در منطقه غرب آسیا بوده متمرکز شود که در نگاه جهانی جدید چین اهمیت زیادی پیدا کرده است.
برای چین، عربستان به لحاظ سیاسی و ژئوپلیتیک (درست یا غلط) رهبر جهان اسلام است و همزمان جایگاه ویژه اقتصادی برای غرب دارد، که به نوعی میتواند نقطه اتصال چین با غرب برای مواجهه با تلاشهای غرب برای مهار به اصطلاح تهدید نظامی چین، بهویژه در مساله تایوان باشد.
در مقابل، ایران یک بازیگر ژئوپلیتیک و تاثیرگذار در معادله قدرت و ایجاد ثبات منطقهای در غرب آسیا و همزمان یک بازیگر ضد نفوذ غرب در منطقه است. البته موضوع تحریمهای اقتصادی غرب علیه ایران برای چین به لحاظ اقتصادی یک مانع بزرگ بوده و اکنون محدودیت اصلی چین چگونگی برقراری تعادل بین اقتصاد کم حجم و تحت تحریم کشورمان با روابط اقتصادی پرحجم با غرب است.
اما نقش برتر ژئوپلیتیک و سیاسی ایران در منطقه، گسترش روابط چین با کشورمان را تنظیم و جبران میکند.در الگوی جدید جهانی چین، کالای سیاسی و ژئوپلیتیک در کنار کالای اقتصادی که هم اکنون هم به نوعی در کنترل چین قرار دارد، اهمیت بیشتری پیدا کرده است.
بر این مبنا، اهمیت منطقه غرب آسیا برای چین در شرایط کنونی سیاست جهانی ترکیبی از اهمیت ژئوپلیتیک و اقتصادی برای مواجهه با غرب، بدون برانگیختن ضدیت با آن است. به واقع، رهبران چین کاملا آگاه هستند که آمریکا همیشه در منازعه دائم با کشورشان باقی خواهد ماند و در این روند چین تنها باید به خود متکی باشد. به عبارت دیگر، هیچ قدرت متعادلکنندهای (به غیر از خود چین) نمیتواند به کمک این کشور بیاید. در چنین شرایطی، وجود و حضور دوستان ویژه همچون ایران، روسیه و حتی عربستان سعودی و قرار دادن آنها در یک قالب دوستی، بدون ایجاد هیچگونه اتحاد یا تعهدی با آنها، میتواند سوپاپ اطمینانی برای الگوی امنیت جهانی چین در مواجهه با معادله غرب باشد.
در چنین شرایطی، سیاستگذاران کشورمان با توجه به نقش برتر ژئوپلیتیک ایران، باید از فرصت پدید آمده در رقابت جاری بین قدرتهای جهانی (منازعه روسیه با غرب و منازعه غرب با چین) استفاده کرده و با ایفای نقش سازنده و متعادل در حل بحرانهای منطقهای و اجرای سیاست فعال ژئوپلیتیک (همانند ایفای نقش امنیتی به موقع در سرکوب داعش در منطقه)، الگوی سیاست خارجی کشور را با نگاه جهانی چین سازگار کرده و از این طریق ظرفیتهای عظیم و بالقوه اقتصادی کشور را با اقناع چین به انجام سرمایهگذاری گسترده و انتقال فناوری به کشورمان فعال کنند. ایفای نقش سیاسی و ژئوپلیتیک به نوعی پشتیبان ظرفیتسازی بالای اقتصادی کشورمان میشود و نهایتا برعیار قدرت منطقهای ایران در نزد چین، روسیه، کل جهان جنوب و حتی غرب میافزاید. مهمتر اینکه چنین تحولی منجر به بهبود زنجیره وار روابط سیاسی-اقتصادی کشورمان در حوزه همسایگی و جهان عرب میشود.
ارسال نظر