روایت روحانیای که راننده پراید عمدا به او زد: ضارب میگفت من را بیکار کردند تا یک «ریشو» بیاید
امیر قرقچی نام این طلبه است و درمورد روز حادثه گفت: «مثل هر روز به حوزه میرفتم و وقتی از ماشین خارج شدم، بنده خدایی با ماشین به سمت من آمد و من هم با لبخند گفتم چه کار میکنید. بیتوجه به من، چندبار ماشین را عقب و جلو کرد و روی ماشین افتادم و ۳۰-۲۰ متر آنطرفتر افتادم.»