دوست شوهرم برای خراب کردن زندگی من و جلال می گفت خربزه خوب را خر می خورد!/ آخرش هم تهدیدم کرد که عکسهای خصوصی ام را منتشر می کند
به طور سنتی با “جلال” ازدواج کردم . او کارمند بود و به من عشق می ورزید من هم به امور خانه داری مشغول شدم و با به دنیا آمدن دخترم روزگار شیرینی را سپری می کردم.