مسئله اصلی بزرگترین دانشگاه کشور، بستن چند کافی شاپ کوچک است؟
شاید به ذهن کسی خطور نمیکرد که اگر دولت نواصولگرایان حاکم شود، دغدغه مدیریت دانشگاه مادر کشور، قلعوقمع کسبوکارهای قانونی مردم در کافههای اطراف دانشگاه شود.

اکنون و در شرایطی که جامعه بیش از همیشه نیازمند آرامش است، نامه منسوب به رئیس دانشگاه تهران دراینباره منتشر میشود که موجب تعجب میگردد.
دانشگاهی که باید رفاه و آسایش را برای دانشجویان خود فراهم کند و محیط عمومی آنان را پویا نماید، به یکباره علیه کافههایی بسیج میشود که محل آشنایی، مطالعه، گپوگفت و رفع خستگی دانشجویان و مردم است. لحظهای هم فکر نمیکنند که اگر این تعداد کافه در محیط اطراف دانشگاه وجود دارد، حتما نیازی از مردم را تامین میکنند و دولتی که به جای ایجاد تسهیلات برای تامین این نیاز، آن را سرکوب کند، باید متوجه تبعات آن در ذهن و فکر جامعه نیز باشد.
آن هم بیهیچ منطقی. دهها و صدها نفر را از نان خوردن میاندازند و در کنارش هزاران نفر را در تامین یک نیاز خود دچار سختی میکنند
. این کار طبعاً منطقی نیست، فقط در ذیل ایجاد یک «بحران انحرافی» قابل فهم است. به عبارت دیگر، برای پوشاندن مشکلات واقعیتر، به ایجاد مشکلات حاشیهای اقدام میکنند. ولی این مشکلات نیز عوارض خود را دارد و موجب کینه و نفرت و دشمنی میشود.
این کارها راهحل مناسبی برای پوشاندن ضعفها و کاستیهای مدیران کنونی نیست. اگر نمیتوانید رضایت مردم و دانشجویان را جلب کنید، حداقل با این اقدامات نارضایتی آنان را تعمیق نکنید، باید فکری اساسی کنید. این سیاستها محصول نگاه منفی و نفرتآمیز به مردم و نیازها و مطالبات آنان است. با چنین نگاهی نمیتوان کشور را اداره کرد.
ارسال نظر